جهان یک زن

من هدهدم، صفیر سلیمانم آرزوست

جهان یک زن

من هدهدم، صفیر سلیمانم آرزوست

سلام خوش آمدید

چرا ما باحجاب هستیم؟!

شنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۹،

قصد نداشتم راجع به مباحث این روزها با موضوع حجاب بنویسم. راستش این بحث‌های مداوم و موج‌هایی که می‌رود و می‌آید برایم حوصله‌سربر و تکراری شده‌است. ولی بنا به دلایلی تصمیم به نوشتن این متن گرفتم‌.
می‌دانید اولین تظاهرات بعد از انقلاب اسلامی علیه رژیم تازه ظهور چه بوده‌است؟ تظاهرات در دانشگاه تهران به مناسبت هشت مارس و علیه حجاب و نظام جمهوری اسلامی ایران. دومین تظاهرات هم ۱۸ اسفند با شدت بیشتر با آمدن سیاهی لشگر فمینیست‌های خارج کشور اتفاق می‌افتد. یعنی فقط ۲۵ روز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی. گرچه آنها راه به جایی نمی‌برند ولی برای منی که در سال ۹۹ دارم این مطلب را می‌نویسم این نکته را گوشزد میکنند که حجاب مسئله امروز و دیروز و حتی دهه قبل نیست؛ حجاب جزو مسائل تعدادی قلیل در آغاز انقلاب بوده است. گمان نبرید تعدادشان زیاد بوده، خیر. فقط بلندگویشان بسیار خوب کار می‌کرده و صدایشان گوش را کر می‌کرده‌است. بعد از تظاهرات هم که فهمیدند با این کارها راه به جایی نمی‌برند تصمیم گرفتند با مردم کار داشته باشند نه حاکمیت! تعدادی از همان آدمها با یارهای جدیدشان بلندگویشان را برداشتند و بردند آن‌ور آب و شروع کردند به فریاد زدن تا گوششان به جهانیان برسد تعدادی هم در همین ایران کارشان را ادامه دادند.
در ازایش ما چه کردیم؟! نمی‌گویم هیچ، چون کارهایی کردیم ولی در مقابل کارهایی که آنها انجام دادند هیچ بود.
حجاب آن زمان مسئله بدنه جامعه نبوده بلکه همین آدمهای بلندگو به دست آنقدر در بلندگوها فریاد زدند که آن را مسئله جامعه کردند. همانطور که گفتم اوضاع از همان ابتدا کاملا روشن بود فقط ما در خواب بودیم و همچنان هستیم. در سال ۶۴ گروهی از زنان دولتی و به اصطلاح انقلابی از امام اجازه خواستند که در کنفرانس نایروبی شرکت کنند تا صدای انقلاب باشند در آنور آب. رفتند و از آن همه هجمه فمینیست‌های مهاجر ایرانی یکه خوردند و هیچ نگفتند و برگشتند و حتی بعضی هایشان شدند صدای آن ور آب در ایران! یعنی همان موقع هم فهمیدند بیرون مرزها چه‌خبر است، دانستند آنها ایستاده‌اند ولی آن بیرون چقدر دارند علیه‌شان حرف می‌زنند. آن موقع که نه فضای مجازی بود، نه بی بی سی فارسی، نه مسیح علی‌نژاد، نه...
بعدش را دیگر کم‌وبیش همه‌مان می‌دانیم. با این اوصاف سوال من این است چطور می‌شود با این هجمه همه‌جانبه و جنگ روانی شدید و در مقابل سکوت ما و جواب های الکی و کارهای الکی‌ترمان هم‌چنان عده بسیار زیادی چادر به سر دارند و از حجابشان دفاع می‌کنند؟ از نظر من این سوال مهمی است. وگرنه الان  بند‌ کردن به حجاب اجباری و این چیزها خنده‌دارتر از هر زمان دیگری ست...

نظرات (۶)

از اون عده بسیار کمی که رفتن یاد گرفتن حجاب چیه و چه سودی داره و چادر به سر دارند که بگذریم، بقیه چادریها بخاطر محیطی که توش بزرگ شدن و عادتی که کردن،‌ و حرف مردم چادر میپوشن.

و از اونجایی که مشکلات زیاد و سرگرمی های فراوون جدید باعث شده مردم کم کم کمتر توی کار همدیگه دخالت کنن، و این فکر که برای خودم زندگی کنم نه مردم داره تو جامعه رواج پیدا میکنه، تعداد اون عده دوم چادریها هم روز به روز کمتر میشه.

پاسخ:
جناب امید 
اولا از کجا میدانید عده آن آدم ها کم است؟
دوما این دلایلی که برای چادر سر کردن ذکر کردید نهایتا تا دهه گذشته بوده این حرفها برای دهه پنجاه و شصت و نهایت هفتاد است. 
سوما مشکلات در گذشته هم وجود داشته دلیل بی تفاوتی مردم سیطره اندیشه زندگی مدرن و پست مدرن است جناب.
چهارم. چادر فی المثل بود. حجاب چادر نیست فقط.

برنامه بدون توقف که این روزها موضوعش حجابه جالبه.. یعنی مهمانش آدم پری هست

اما بعضی از کارشناسان برنامه حرف های خیلی بدیهیی و پیش پاافتاده و قدیمی رو مطرح میکنند اما در کل برنامه خوبیه در این زمینه.

وواقعاالان درجامعه ما حجاب اجباری نیست و باوضعی هستند بعضیا که تو خونشون اونجوری نیستن و آدم تعجب می‌کنه آیا واقعا حجاب دراین کشور اجباری هست بلاخره یا نه؟

و کسانی هم که حجاب دارند اکثرا اعتقاد دارند به این قضیه وگرنه اجباری نیست

پاسخ:
آقای غلامی بله آدم پری هستند و آشنا به مسائل روز. استاد سیر مطالعاتی شهید مطهری هم ایشان هستند.

بله دقیقا 

اگر کمی دورتر از محیط اطرافمون رو ببینیم متوجه کم یا زیاد بودن اون عده آدمها میشیم.

من برای یاد گرفتن دلایل بروز شما حتما پست های قبلیتون رو میخونم، یا اگر رفرنسی یادتون میاد بفرمایید، یا اگر توی پست جدیدی راجع بهش صحبت کنید ممنون میشم.

کاملا درسته، سیطره اندیشه زندگی مدرن و پست مدرن. یا هر اسم دیگه ای که شما براش مناسب بدونید.

بله چادر مثال بود. تعداد اون عده باحجاب ها هم روز به روز کمتر میشه

پاسخ:
بنده اگر میخواستم به اطرافم نگاه بیندازم تعداد افرادی که اعتقادی به حجاب ندارند از افراد معتقد بیشتر است! بنده سرم را زیر برف نکرده ام کاملا هم افرادی که به حجاب اعتقادی ندارند را هم میبینم و کم‌ شدن تعداد افراد باحجاب به بی حجاب را بعد از دهه های گذشته. حرف بنده چیز دیگر است. من گفتم با این هجمه دشمن و جنگ روانی هنوز تعداد زیادی از افراد هستند که حجابشان اعتقادشان است. بله. تعداد کم تر شده است ولی کیفیت حجاب و اعتقاد به حجاب محکم تر شده است.

ممنون که وقت می‌گذارید و مطالعه می‌فرمایید فقط جسارتا بنده متوجه عرایض شما نشدم. دلایل بروز درباره چی؟ یا رفرنس درباره چی؟

جالبه که شما راجع به مشکلات زندگی مردم میگید که این مشکلات در گذشته هم وجود داشته، اما فکر میکنید امروزه دچار هجمه همه‌جانبه و جنگ روانی شدید دشمن شدیم و در گذشته به این شکل وجود نداشته. پیشنهاد میکنم برای فهمیدن دلایل کم شدن حجاب در جامعه بیشتر به نحوه برخورد government با مسئله حجاب توی ایران نگاه و مطالعه کنید، نه تبلیغات دشمن و ضعف ما در مقابله با اون تبلیغات. مثلا به قول شما خنده دار بودن بند کردن به حجاب اجباری و این چیزها، خنده به قانون مجازات اسلامی، خندیدن به ریش قانون و قانون‌گذاره. و میبینیم ناتوانی government توی درک این مسئله هر روز وضعیت حجاب رو بدتر میکنه.

 

دلایل چادر سر کردن. رفرنس به حرف هایی که برای دهه نود باشد نه پنجاه و شصت و نهایت هفتاد.

ممنون از شما که مینویسید.

پاسخ:
اول: مشکل که همشه بوده و هست و خواهد بود. مگر زندگی انسان بی مشکل هم میشود؟ فقط جنس مشکلات فرق میکند. بعضی زمان ها هم کمیت مشکلات بیشتر یا کمتر میشود.

دوم: بله. وقتی شما بخواهید بر خلاف نظم موجود رفتار کنید هم به خودتان سختی بیشتری وارد میشود هم بقیه فشار می آورند. مبحث فمینیسم و زنان از اواخر قاجار به ایران وارد میشود با جهان بینی خاص خودش.  اول هم فشار روی حاکمیت بوده است ولی خب از آن جایی که حاکمیت همراه آنها بوده است دیگر چه هجمه ای؟ قانون رضاخان درباره حجاب به نظرتان نیاز به هجمه دارد؟!
بعد از انقلاب است که میفهمند باید نگاهشان را از سران مملکت به سمت مردم بکشانند و کشاندند. بنده مدافع همه عملکردهای دولت های جمهوری اسلامی نیستم. مسائل اجتماعی چند وجهی است هیچ وقت تک عاملی نیست چون انسان چند وجهی است. قطعا رفتارهای خطای دولت هم تاثیرگذار بوده در بی حجابی ولی کمتر از عوامل دیگر.
سوم: بنده طبق مطالعاتی که داشته ام مقدماتی آورده ام. اگر از مقدمات سوال دارید مثلا تظاهرات سال 57 یا کنفرانس نایروبی حتی نیاز به خواندن کتاب هم نیست یک سرچ ساده در گوگل بکنید به آن میرسید. بعد طبق این مقدمات نتیجه گیری کرده ام. الان شما دنبال نتیجه گیری بنده در کتاب خاصی میگردید؟ اتفاقا خیلی هم نتیجه گیری نیست بیشتر تحلیل است.اگر قرار بود من از کتابها کپی پیست کنم اصلا چرا مینویسم؟!

چهارم:به نظر شما الان دختران مجبورند چادر سر کنند؟ یا حجاب داشته باشند؟ بعد منبع اجبارشان چیست؟ حکومت؟ خانواده؟ چه چیزی؟ 
پیشنهاد میکنم کتاب زوال پدرسالاری، فروپاشی خانواده دکتر قانعی راد را بخوانید.الان خانواده قدرت گذشته را ندارد اصلا توان اجبار را ندارد. در گذشته فمنیست های فعال که در صحنه اجتماعی بودند و فعالیت میکردند در خاطراتشان اذعان داشتند که همیشه مطیع امر پدرشان بودند! امروز دختران بی خبراز این مباحث، فمینیست که هیچ اصلا دنبال این مباحث هم نیستند به کسی حق نظر دادن نمیدهند. بنده در پژوهشی داشتم مباحث پرسش شونده را مرور میکردم کسی که در روستا زندگی میکند دارد از وضع حجاب و رفتاردختران مینالد بعد شما از چه اجباری صحبت میکنید؟!

راستش از جنس مطالبتون استقبال میکنم و الان نشون میزارم که بعدا سرفرصت بیام بخونم

خداقوت و ممنون

 

پاسخ:
بزرگوارید. لطف دارید.

الان یعنی مطلب را در آب نمک خواباندید تا برگردید ؟ :)

منظورم رفرنس به آدرس مطالب خودتون بود. بگذریم، بهرحال همه رو میخونم.

 

باشه پس ممنون بابت معرفی، فکر میکنم اول کتاب رو بخونم بعد به سوالتون جواب بدم.

پاسخ:
فکر میکنم در اینباره به خصوص مطلبی ننوشته ام.


چه عالی.موفق باشید

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا...