- ۲۷ تیر ۹۹ ، ۰۰:۰۵
اگر معنای لغوی حجاب را کنار بگذاریم، در عرف حجاب امری است که در ارتباط با نامحرم فهمیده میشود. لذا هم شامل مردان میشود و هم زنان، ولی به دلیل ویژگی های خاص زنان این مقوله در زنان مهمتر و پررنگتر است.
عفاف دایرهاش وسیعتر است ولی آنچه اهمیت دارد این است که عفاف و حجاب ملازم همدیگرند، گرچه دو مقولهی جداگانه هستند و هرکدام تعریف خاص خود را دارند. لذا آدم هایی هستند که حجاب دارند ولی عفاف ندارند و از آن طرف آدم هایی که عفاف دارند ولی حجاب ندارند. که به طور قطع گروه اول خیلی خیلی بدتر از گروه دوم هستند. ما اگر معنی «حجاب کامل» را که همان تلازم حجاب و عفاف است درست نفهمیم ممکن است به بیراهه برویم.
قرآن کریم در دو سوره احزاب و نور هم حجاب را مطرح میکند و هم عفاف را:
«یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ»
«یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ»
«یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ»
«وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ»
«وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ»
«فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ»
طبق آیات قرآن اولا زنان و مردان باید چشم هایشان را حفظ کنند و پاکدامنی پیشه کنند. دوما زنان به طور خاص مورد خطاب قرار گرفتهاند که باید نوعی از پوشش داشته باشند که زینتهایشان آشکار نباشد و جلب توجه نکنند و غیر از آن حواسشان به راه رفتنشان و حرف زدنشان باشد.
ولی تعریف ما از حجاب بعضی اوقات همخوانی با قرآن ندارد. گاهی دچار افراط میشویم و گاهی تفریط.
مادامی که فقط به بعد ایجابی حجاب توجه کنیم بدون توجه به بعد سلبی( زینت نداشتن و جلب توجه نکردن) و عفاف به بیراهه تفریط رفتهایم.
و تا زمانی که تعریفمان از حجاب کامل چادر باشد به بیراهه افراط رفتهایم. البته که قطعا حجاب برتر، چادر است ولی این فقط یک انتخاب است حتی اگر بگوییم مستحب موکد است باز هم مستحب است و جزو واجبات محسوب نمیشود. ولی انحصار حجاب در یک مورد مشکلاتی به همراه دارد که چندتایش را ذکر میکنم.
🔻اینکه اعتقاد داشته باشیم حجاب کامل فقط چادر است به این معناست که غیرچادریها یک نقصی در حجابشان دارند و این عقیده در ارتباط ما با غیرچادریها تاثیرگذار است.
🔻ممکن است فرزندمان چادر را انتخاب نکند یا دوست نداشته باشد چادر سر کند آنوقت هضم کردن این قضیه برای ما خیلی خیلی مشکل میشود و همیشه احساس میکنیم که دینداری ما و فرزندمان یک مشکلی دارد و احساس گناه میکنیم.
🔻سختگیری در این مورد ممکن است افراد را به طور کلی از دین زدهکند مخصوصا اگر سنشان کم باشد و این قضیه برایشان حل نشده باشد. آن وقت است که ممکن است در بزرگسالی نه تنها چادر بلکه حجاب را کنار بگذارند.
خلاصه اسلام میخواهد زن و مرد مسلمان محجوب عفیف باشند؛ نه محجوب تنها کفایت میکند و نه عفیف تنها...
پینوشت: از آنجایی که من در «بیخبری» به سر میبرم همیشه اوایل شب متوجه میشوم که چه روزی را سپری کردهام! به همین خاطر این یادداشت به مناسبت دیروز نوشته شدهاست!
همسرم میگوید از پنج نفری که در اتاق اداره با هم همکار هستند چهارنفرشان متاهلاند که از در این بین سه نفرشان از ازدواج ناراضیاند! و به یک نفر مجرد هم اتاقیشان نهیب میزنند که «ازدواج نکن» یک نفرشان پا را فراتر گذاشته « من اگه بچه نداشتم تا حالا زنم رو طلاق داده بودم»...
این جملهی «ازدواج نکن» را زیاد شنیدهایم قطعا این همه آدم نمیتوانند بد باشند ولی چه شده است که ما این جمله را بارها از افراد مختلف میشنویم؟
▪️یک: این نارضایتی مثل بسیاری از غرزدنهای دیگر تبدیل به یک اپیدمی شدهاست. به همین خاطر به دنبال ازدیاد افراد غرغرو که از همهچیز ناله میکنند، اینبار نوبت به خانواده و ازدواج رسیده است و چون افراد با این ناله کردنها توسط افراد دیگر تایید میشوند کارشان را ادامه میدهند و با شدت بیشتری غر میزنند!
▪️دو: واقعیت این است که آدم های امروزی با همه ادعایشان بلد نیستند یک رابطه خوب و سالم با شریک زندگیشان بسازند درواقع اکثر مواقع این رابطه است که مشکل دارد نه خود افراد. یعنی اگر فرد مقابل تغییر کند باز هم اتفاقی نمیافتد و فقط ممکن است شکل مشکلات تغییر کند.
▪️سه: ما در جامعهای زندگی میکنیم که آدمهایش روز به روز خودخواهتر، فردگراتر، بیتفاوتتر و بیگذشتتر! میشوند که دوست دارند مسئولیت خود را نپذیرند و همه چیز را به گردن طرف مقابل بیندازند. یعنی دقیقا چیزهایی که با ذات ازدواج جور در نمیآید؛ به قول مادربزرگم «من» باید «نیممن» بشود.
▪️چهار: این مورد خاص مردان است! مردان الگوهایی از زنان دیدهاند یا حتی شنیدهاند که زن خودش را برای خانواده فدا کرده است، «من» این زنان در خانوادهشان هضم شده و از بین رفته است. زنان گذشته اکثرا اینطور بودهاند. زنان امروز پس از یک دوره طولانی ظلمپذیری، به این آگاهی رسیدهاند که به خودشان اهمیت بدهند. این تغییر قطعا به مذاق خیلی از مردان خوش نمیآید مردانی که مادر، مادربزرگ و ... خود را جور دیگر دیدهاند و حالا همسرشان جور دیگر رفتار میکند. این مردان ذهنیتشان از زن ایدهآل همان زن دیروز است و وقتی همسرشان بر خلاف ذهنیت ایدهآلشان رفتار میکند نمیتوانند با آن کنار بیایند و دوست ندارند بپذیرند که ذهنیت خودشان ایراد دارد.