جهان یک زن

من هدهدم، صفیر سلیمانم آرزوست

جهان یک زن

من هدهدم، صفیر سلیمانم آرزوست

سلام خوش آمدید

۸ مطلب با موضوع «ورزش» ثبت شده است

 

زنان ایرانی اولین‌بار در سال 1992 در رشته تنیس روی میز در پارالمپیک شرکت کردند اولین مدال را «نیره عاکف» در سال 2000 در تیراندازی کسب کرد. اما اینبار بانوان کشورم در توکیو بیش از پیش درخشیدند و بهترین نتایج تاریخ ایران را به دست آوردند.

.

ساره جوانمردی که از قبل لقب «ملکه تپانچه جهان» را داشت در این المپیک شگفتی آفرید و علاوه بر کسب سومین مدال طلا در پارالمپیک، رکورد جهانی را هم جابه‌جا کرد.

.

هاشمیه متقیان که در پرتاب دیسک و نیزه چندین مدال جهانی دارد در پارالمپیک ریو رتبه چهارم را به‌دست‌آورد ولی اینبار در یک بازی تماشایی هم رکورد جهانی را جابه‌جا کرد و هم اولین مدال طلای دوومیدانی زنان را کسب‌کرد.

.

زهرا نعمتی که اولین مدال طلای زنان ایران را به گردن آویخته، امسال سومین طلای خود را به دست‌آورد و غیر از این افتخار، به عنوان یکی از شش عضو شورای ورزشکاران کمیته بین‌المللی پارالمپیک انتخاب شده‌است.

.

فرزانه عسکری کماندار ایرانی که طلای قهرمانی پکن را در کارنامه‌اش دارد در توکیو بازی اول را برد. در مسابقه بعدی هم در مقابل حریف ایتالیایی خیلی خوب ظاهرشد و فقط با یک امتیاز کمتر بازی را واگذارکرد. 

.

الناز دارابیان دارنده طلای مسابقات جاکارتا در پرتاب دیسک در اولین حضور پارالمپیکی‌اش در مصاف با حریفان قدرتمندی توانست به مقام ششم برسد و رکورد آسیا را در این مسابقات دو متر افزایش دهد.

.

شهلا بهروزی‌راد اولین قایقران پارالمپیکی ایران است که تا به حال چندین مدال در عرصه‌های بین المللی کسب کرده‌است. اینبار در توکیو برخلاف ریو با بازی خوبش توانست به فینال برسد و زمانش را بهبود ببخشد.

.

سمیرا ارم دیگر تیرانداز ایرانی که قبلا در المپیک ریو هم حضور داشته و تا به حال چندین مدال در مسابقات جهانی مختلف کسب کرده‌است در توکیو به دلیل آسیب‌دیدگی نتوانست مدال‌آوریش را تکرار کند. 

.

رقیه شجاعی تیرانداز زن ایرانی و دارنده مدال طلای بازی‌های آسیایی جاکارتا، در اولین حضورش در میدان پارالمپیک خیلی خوب حاضرشد و توانست به فینال راه پیداکند و به مقام ششم برسد.

.

رایحه شهاب اولین پاراتکواندوکار زن ایرانی‌ست که پا به پارالمپیک گذاشته او در مدت کمی توانست در تکواندو بدرخشد و به مدال آسیایی دست پیداکند. در توکیو نیز خیلی خوب حاضر شد و با دو برد در این مسابقات به مقام پنجمی رسید.

 

اینان، همین زنان تاریخ‌ساز کشورم چه آنها که مدال گرفته و چه آنها که نگرفته‌اند همه‌شان «امید» را بازی کرده‌اند. خودباوری را یادمان داده‌اند و «لیس لانسان الا ما سعی» را جلوی چشمانمان آوردند. دست مریزاد به همگی‌شان...

 

  • ۰ نظر
  • ۱۵ شهریور ۰۰ ، ۱۴:۴۴
  • هانیه معینیان

ساره جوانمردی یک شگفتی در ورزش ایران است از آنها که میتوان تا همیشه به داشتنش افتخار کرد...

ساره جوانمردی در المپیک ریو دو مدال طلا کسب کرده بود. کمیته بین المللی تیراندازی قبل از المپیک توکیو به او لقب « ملکه تپانچه» را داده‌بود. اینبار اما ملکه تپانچه جهان در توکیو نه تنها مدال طلا را به دست آورد بلکه رکورد جهان را هم جابه‌جا کرد نه تنها در فینال بلکه در مقدماتی هم رکورد زد. 

و حالا کمیته بین المللی تیراندازی به او چه لقبی خواهد داد؟ به پرافتخارترین بانوی ورزشکار ایرانی؟ آیا اصلا میتوان ساره جوانمردی را با کلمه توصیف کرد؟!

  • ۱ نظر
  • ۱۰ شهریور ۰۰ ، ۲۱:۰۹
  • هانیه معینیان

من این نماهنگ را خیلی دوست دارم. هم آهنگش را، هم شعرش را، هم صدای خواننده و هم تصاویرش را. این نماهنگ را در صفحه پارالمپیک دیدم؛ کاملا هم اتفاقی. چون فکر میکنم در صفحه اصلی نبود. این نماهنگ گویا هیچ جا نیست! نه تنها نماهنگ که حتی آهنگ تنهایش هم جایی نبود. من که در گوگل پیدا نکردم. در خبرگزاری‌ها نیست؛ حتی در صفحه حجت اشرف زاده نیست. 

مردم که سرگرم پست و استوری‌های کرونا و دعواهای سیاسی خودشان هستند. صدا و سیما هم حتی بازی‌ها را کامل پوشش نمی‌دهد باز دم صفحه پارالمپیک ایران گرم که خیلی خوب تا اینجا عمل کرده است، حتی بهتر از صفحه المپیک ایران. غیر از پوشش خبری برای همه بازیکنان ایرانی فیلم معرفی کوتاه ساخته‌است.

 

من نمی‌خواستم دیگر پست ورزشی بگذارم؛ حداقل الان نمی‌خواستم بگذارم. در فکرم بود پایان پارالمپیک یک پست بگذارم. ولی الان در این چند روزی که از مسابقات میگذرد آنقدر آنها که کارشان پوشش رسانه‌ای است در خواب سنگین به سر می‌برند که تصمیم گرفتم خودم این پست را بگذارم. حالا مگر اینجا چقدر خواننده دارد؟ مهم نیست برایم. مهم این است که در این بی‌صدایی یک صدایی بلند شود.

خداقوت به همه بازیکنان پارالمپیک ایران که همیشه در آرامش و به دور از هیاهو رسانه‌ای با امید بالا و همت خودشان بهترین عملکرد را برای ایران کسب می‌کنند. دم همه‌شان گرم...

 

نماهنگ پارالمپیک

 

  • ۹ نظر
  • ۰۸ شهریور ۰۰ ، ۱۲:۵۸
  • هانیه معینیان


اولین باری که زنان ایرانی در المپیک حضور پیدا کردند سال ۱۳۴۲ بود. سه نفر دونده و یک نفر ژیمناست. آنجا همه چهارنفر رتبه آخر را به دست آوردند و به همین خاطر در دو المپیک بعدی هیچ زنی حضور نداشت.
بعد از انقلاب اولین زنی که پایش به المپیک باز شد یک تیرانداز بود؛ لیدا فریمان. در دو المپیک بعدی هم ما فقط نماینده تیرانداز زن داشتیم. المپیک ۲۰۱۲ اما اولین حضور پررنگ زنان بود. درست است ما در ورزش زنان برعکس مردان شگفتی نداشته‌ایم ولی با یک روند آرام و پیوسته رو‌به‌رو هستیم و این نوید پیروزی‌های بیشتر را می‌دهد.

نازنین ملایی ادامه‌دهنده راه «هماحسینی» و «مهسا جاور» بود؛ اگر جاور به مقام ۲۸ رسید نازنین ملایی توانست به مقام یازدهم برسد و این پیشرفت خیلی خوبی برای روئینگ زنان است.

در تیراندازی که سابقه‌دارترین ورزش زنان ایران در المپیک است می‌توانستیم بهتر باشیم ولی بد هم نبودیم. اگر «الهه احمدی» که بهترین رتبه را تا به حال برایمان کسب کرده کنار بگذاریم رو به جلو بودیم؛ نجمه خدمتی، هانیه رستمیان، فاطمه کرم زاده، آرمینا صادقیان، تیم چهارنفره تیرانداز زنان ایران،دمتان گرم

ناهید کیانی اما کارش از همه سخت‌تر بود درست مثل «سارا خوش‌جمال‌فکری» که اولین تکواندوکار زنی بود که وارد المپیک شد. کارش سخت بود چون جای یک حلقه آن وسط خالی بود. هوگو باید از «کیمیا» به دستش می‌رسید ولی نرسید و او اسما چندمین تکواندوکار زن ایرانی بود ولی رسماً مانند سارا اولین بود! البته ملیکا میرحسینی و  کیمیا همتی هم در بازی تیمی چهارنفره  با بازی درخشانشان ما را صاحب مدال نقره کردند که البته فعلا به حساب نیامد.

ثریا آقایی اما اولین بود و در این اولین حضورش هم یک برد تاریخی داشت و هم تحسین رئیس فدراسیون بدمینتون را برانگیخت. 

فرزانه فصیحی، دختر باد؛ «سیمین صفامهر» در ۱۹۶۴ یکبار در این مسیر قدم گذاشت ولی فرزانه خیلی بهتر از او این مسیر را ادامه داد گرچه به فینال نرفت ولی در اولین دور مقدماتی در بین نه نفر اول شد و این تازه اول راه دونده‌های ماست...

 یک کاراته بود و حمیده عباسعلی... حتی فدراسیون جهانی کاراته هم برایش پست نوشته بود. با اینکه دو برد در این میدان به دست آورد ولی پای مصدومش اجازه ادامه این راه را به او نداد که اگر میداد حتما روی سکو بود. سارا بهمنیار هم اولین بازی‌اش را طوفانی شروع کرد ولی روز، روز ما نبود...

و اما سیمین رضایی اولین داور زن ایرانی که با المپیک رسید با داوری های خوب و بی نقصش در مقدماتی پای قضاوتش به نیمه نهایی هم باز شد

خدا قوت جانانه به همه‌تان. مهم نیست که مدالی نگرفتید ولی همین حضور پر تلاشتان چندین قدم ما را به پیش برد. خدا را چه دیدید شاید قدم بعدی مدال باشد...

 

* «همه برای ایران» شعار کاروان المپیک ایران در توکیو بود.

  • ۵ نظر
  • ۱۷ مرداد ۰۰ ، ۱۶:۱۲
  • هانیه معینیان

 فیلمی برای کیمیا علیزاده ساخته شده‌است که در آن کیمیا درباره گذشته و حال خود کوتاه صحبت می‌کند. وقتی آن فیلم را دیدم عمیقا دلم برایش سوخت. حتی ثانیه‌ای نمی‌شود مسیح علی‌نژاد را با کیمیا علیزاده یکی دانست، هرچند راهشان یکی باشد. تاریخ می‌گوید آنچه که باعث شده راهشان یکی شود خودخواهی‌ست نه چیز دیگر‌. کیمیای گذشته‌ای که مدالش را به شهدای مدافعان حرم و شهیدی گمنام اهدا میکند، اینکه به شهادت شهید حججی واکنش نشان می‌دهد اینکه مهمترین اتفاق بعد از مدال گرفتنش را تبریک رهبر میداند با نامه‌ی زمان مهاجرتش با حرفهای فیلمش زمین تا آسمان فرق دارد و من نه این را باور دارم نه آن را. کیمیا فقط می‌خواهد همه نیروها را جمع کند تا خودش بالا برود. همه برایش شبیه یک نردبان‌اند‌ تا ازشان بالا برود؛ اگر در ایران باشد یکجور حرف میزند اگر در آلمان و هلند باشد جور دیگر. در همین المپیک هم من چیزی جز خودخواهی نمی‌بینم. ناهید کیانی خیلی بزرگوارانه از کیمیا می‌گوید، همه تقصیرها را می‌اندازد گردن المپیک سیاست‌زده. ولی اگر کیمیا این نبود، اگر فقط خودش را نمی‌دید المپیک هیچ‌وقت نمی‌توانست آنقدر سیاسی شود. کیمیا زودتر از همه می‌دانست که جایی در المپیک توکیو ندارد چون سهمیه‌اش را کسب نکرده‌است‌ ولی وقتی گفتند «بفرما زیر پرچم پناهجویان مسابقه بده» پذیرفت. حتی وقتی فهمید کمیته المپیک هرکاری می‌کند که روبروی ناهید بایستد باز هم برایش اهمیت نداشت؛ ایران که هیچ به دوستش هم پشت کرد. دوستی که می‌دانست چقدر تحت فشار است، می‌دانست پشتش ایستاده‌بوده و گفته‌بود «هیچ‌کس حق ندارد درباره مهاجرت کیمیا قضاوت کند». اهمیت نداشت چون فقط خودش را می‌دید. 
این روزها می‌گذرد، فقط حافظه تاریخی مردم است که می‌ماند. ویکی پدیا می‌گوید نصیری اولین مدال‌آور المپیک است، حبیبی اولین مدال‌آور طلای المپیک، ولی حافظه مردم فقط تختی را به یاد دارد. تختی که خوب بلد بود وطن را از سیاست جدا کند؛ خوب بلد بود که  «خودخواه» نباشد... 

  • ۳ نظر
  • ۰۶ مرداد ۰۰ ، ۰۰:۳۱
  • هانیه معینیان
.
خبر خوبی ست؛ اینکه یکتا جمالی اولین مدال وزنه برداری زنان ایران را کسب کرده است. لذت بخش است پیروزی در عرصه بین المللی و اهتزاز پرچم ایران.ولی اینجا جای «نه به کلیشه جنسیتی» نیست.‌ ما خیلی کلیشه های بیخود و دست و پاگیر برآمده از عرف داریم ولی هر کلیشه ای هم بد نیست.  در ذهن من زن موفق ویژگی‌هایی دارد که با مرد موفق فرق دارد. زن و مرد آزادند که هرکاری که دوست دارند انجام دهند( البته در چارچوب عقل، شرع و قانون)توانایی‌اش را هم  دارند؛ حالا بعضی‌ها سخت‌تر، بعضی‌ها آسانتر. درست در همینجا اراده و انتخاب معنا پیدا می‌کند و زنانه و مردانه هویدا میشود. چه بسا کارهایی که در توان مرد است ولی بهتر است انجام ندهد و بالعکس. وقتی حرف ارزش‌گذاری به میان می‌آید دیگر دوست داشتن فردی معنایش کمرنگ می‌شود و پای ارزشهای یک جامعه وسط می‌آید. من به دوست داشتن و علاقه یکتا جمالی احترام می‌گذارم، نه تنها احترام میگذارم بلکه میگویم از سمت فدراسیون و وزارت ورزش باید مورد تشویق قرار گیرد ولی نمیتوانم دختران دیگر را به این راه سوق دهم...
  • ۰ نظر
  • ۱۲ خرداد ۰۰ ، ۰۰:۲۸
  • هانیه معینیان

 

رسانه ها در انعکاس مطالب زنان اصولاً به دو دسته تقسیم می‌شوند.دسته اول آنهایی هستند که هر اتفاقی برای زنان بیفتد زن را مظلوم می دانند، که در حقش اجحاف شده و همه تقصیرها را گردن قانون، حکومت یا مرد می‌اندازند‌. دسته دوم آنهایی هستند که اتفاق جنجالی که برای یک زن می افتد اگر به حکومت یا قانون ربط داشته باشد سریع شروع میکنند به ماله کشیدن؛ تا مبادا به حکومت و دین خیالیایشان لطمه ای وارد شود. گمان میکنند اگر حقیقت را بگویند دین یا حکومت ضربه می‌خورد. راحت ظلم یک فرد را نادیده می‌انگارند در حالی که اسلام با ظالم پروری به شدت برخورد کرده است

 

جنس اول و راه دانا دو خبر تقریبا شبیه هم منتشر کردند.جنس اول این خبر را منتشر کرده است:«... وی که از همسر خود طلاق گرفته از سوی همسرش به دلیل اختلافات مالی و به عنوان شاکی خصوصی و با حکم دادگاه ممنوع الخروج شده است.درواقع ممنوع الخروجی نامبرده ارتباطی به روابط حقوقی زن و شوهری خانم زرگری ندارد که در نهایت هم وزارت ورزش و دادستانی به دلیل شخصی بودن موضوع پرونده، جهت رفع این ممنوعیت به آن ورود نکرده اند.» راه دانا نیز این خبر را «با پیگیری از مسئولین مربوطه در ماجرای ممنوع الخروجی خانم سمیرا زرگری، مشخص شده نامبرده به دلیل مشکلات خانوادگی و شخصی در شرف طلاق از همسر خود بوده و همسر سابق او به دلیل اختلافات مالی و به عنوان شاکی خصوصی وی را ممنوع الخروج کرده است.‌‌.. در واقع ممنوع الخروجی نامبرده هیچ ارتباطی به رابطه زوجیت و زن و شوهری خانم زرگری ندارد و سوءاستفاده رسانه های بیگانه از این موضوع در راستای زیر سوال بردن قوانین جامعه با هدف مغرضانه صورت گرفته است.مشابه اتفاقی که برای دراویش قاتل ، ورزشکار قاتل و... تکرار شده بود و ضدانقلاب با نادیده گرفتن قتل، فقط به درویش بودن و ورزشکار بودن ضریب می‌دادند.»

 

 اولا: دو تا خبر تناقض دارند. دوما عذر بدتر از گناه آورده‌اند! اگر سمیرا زرگری طلاق گرفته یا در شرف طلاق گرفتن است در واقع رابطه بین زن و شوهر شکرآب است و چه کسی در دعوا حلوا خیرات میکند؟! یعنی حتی احتمال اذیت کردن و سنگ اندازی همسر به ذهن کسی نیامده؟ سوما واقعا این اتفاق قابل قیاس است با قتل؟! یعنی ماجرای مالی همسر سابق قابل مقایسه است با یک قتل؟! در حالی که هنوز این قضیه هم حتی ثابت نشده است. اینکه جنس اول اذعان داشته دادستانی ورود نکرده است چون مورد شخصی است واقعا این موضوع شخصی‌است؟!! چهارما هردو اینها خبرگزاری نیستند لذا منبع موثق خبری نیستند.

 

 تکمله: به خانم زرگری پیام دادم و علت را پرسیدم. خبر جنس اول و راه دانا را تکذیب کردند و بیان کردند همسرشان قصد سنگ‌اندازی دارد.

 

 

 

  • هانیه معینیان

سمیرا زرگری سرمربی تیم اسکی به خاطر ممنوع الخروج شدن توسط همسرش، از همراهی تیم ملی در ایتالیا جاماند. خبر واقعا شوکه‌آور است. نمونه مشابهش نیلوفر اردلان را هنوز که هنوز است نتوانستیم هضم کنیم که این اتفاق دوباره رخ داد. واقعا چندبار دیگر باید چنین اتفاق تلخی رخ دهد که قانون برخورد جدی کند؟ من موافق دخالت بی‌حدومرز قانون در مسائل خانوادگی نیستم ولی اینجا از آن جاهایی ست که نیاز بود قانون مقتدرانه ورود کند. چرا با فهم نادرست و ناقصمان از دین برای همه یک نسخه می‌پیچیم؟

 

اسلام ریاست خانواده را به مرد داده‌است نه از باب اینکه به مرد امتیاز یا حقی داده باشد، بلکه از این باب که مسئولیت سنگینی را بر دوش او بگذارد. مسئولیت داشتن، چندتا وظیفه هم بر دوش فرد می‌گذارد، اول: باید یاد بگیرد که چطور رفتار کند و چطور در آن جایگاه به وظایفش عمل کند. اصلا وظایفش چیست؟ یعنی مسئولیت با کارآمدی همراه است. صرف مذکر بودن که معنایش مسئول کارآمد بودن نیست. دوم: مصلحت افراد و خانواده را در نظر بگیرد، نه اینکه قلدرمآبانه زور بگوید. سوم از جایگاهش سوءاستفاده نکند، دقیقا در این مورد آخر قانون باید ورود کند. چون همه آدم‌ها صلاحیت، عقل و تقوای لازم را برای تصدی جایگاهشان ندارند. البته قرار بود مجلس قانونی را برای این موارد خاص تصویب کند که با اعتراض گروهی از فعالان زن، منتفی شد.

 

نکته خیلی مهم دیگر این است که در این قضیه به خصوص منافع ملی هم مطرح بوده است. قرار بوده فردی با پرچم جمهوری اسلامی ایران در آنورآب‌ها برای کشورش سرمربی‌گری کند و افتخار بیافریند. منافع ملی مگر کم چیزی است!؟ چطور می‌شود شوهر سرش را پایین بیندازد و لبخندکنان برود اداره گذرنامه و او را ممنوع الخروج کند و به حیثیت یک ملت و حکومت لطمه بزند و هیچ کس هم نپرسد چرا؟ اصلا همسر تو کیست؟ اصلا چرا در این موارد که بوی سوء‌استفاده از جایگاه می‌آید، نباید دادگاه صالحه‌ای تشکیل شود؟ اصلا کسی به تزاحم منافع ملی و منافع خانواده فکر کرده‌است؟

 

نکته دیگر اینکه فشار روانی که بر این فرد وارد شده است را کسی در نظر گرفته‌است؟ لا ضرر و لاضرار فی الاسلام از قواعد مهم و اساسی اسلام است چطور میشود ضرر روحی روانی این فرد را ندید. فردی که سالها برای این موقعیت زحمت کشیده عرق ریخته همه اش پیش چشم همسرش! و حالا در این موقعیت حساس همسرش او را محروم کرده چطور میشود این را نادیده گرفت؟

 

فیلم مبتذل عرق سرد اگر مبتذل نبود، اگر بلد بود چطور هنرنمایی کند، اگر صرف یک عقده‌گشایی سیاسی و ایدئولوژیک علیه مذهب نبود، باید همان زمان اتفاقاتی را رقم می‌زد که الان شاهد تلخی‌های مشابه نباشیم. حیف که نه هنر داشت، نه اخلاق و نه دلسوزی.

  • هانیه معینیان

بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا...