جهان یک زن

من هدهدم، صفیر سلیمانم آرزوست

جهان یک زن

من هدهدم، صفیر سلیمانم آرزوست

سلام خوش آمدید

بدون قرار قبلی

يكشنبه, ۹ بهمن ۱۴۰۱،

من وقتی فیلم دهلیز و بعدتر فیلم دارکوب بهروز شعیبی را دیدم شگفت‌زده شدم. ولی دیروز بعد از دیدن بدون قرار قبلی غیر از شگفت‌زدگی، هیجان‌زده هم بودم.
بدون قرار قبلی فیلم خیلی خوبی بود. فیلمی که جایش خیلی‌وقت بود که در سینمای ایران خالی مانده‌بود. داستان انسان مدرن گم‌شده در مدرنیته؛ انسانی که از اصل خودش فاصله گرفته و در زیبایی‌های فریبنده این جهان غرق شده است. انسانی که از مذهب و خانواده و وطن دورمانده و دنبال حال خوب در جای دیگری‌ست درحالی که آنچه به دنبالش می‌گردد همان‌هایی‌ست که از آنها فاصله گرفته‌است.

بدون قرار قبلی پر از تقابل خوب و بد بود؛ ولی نه آنطور که دلت را بزند، آنطور که حالت را جا بیاورد. الهام کردا‌ و امین میری شخصیت‌های دوست‌داشتنی فیلم هم دقیقا جزو همین تقابل‌ها بودند؛ آدم‌های حال‌خوب‌کن فیلم با بازی و لهجه دلنشینشان در برابر پگاه آهنگرانی درمانده و مستأصل بازگشته از آلمان...

واقعا خدا قوت به بهروز شعیبی که در مقابل همه آنچه این سال‌های اخیر از سینمای ایران دیدیم یک برگ جدید رو کرد؛ شعیبی جای همه آن‌هایی که گاهی به مذهب تاختند، گاهی به وطن، گاهی به سنت و گاهی به پدر، قاب‌هایی دیدنی ساخت که قلبمان برایشان دوباره به تپش بیفتد. ولی سوال اینجاست چرا قلب مردم برای این فیلم به تپش نمی‌افتد؟ حتما آنقدر این یک دهه ذائقه مردم را تغییر داده‌ایم که دیگر این فیلم‌ها به چشممشان نمی آید. من واقعا حسرت می‌خورم که چرا فیلم خوب بهروز شعیبی در آرای مردمی رتبه هشتم را دارد؟ چرا مردم از زندان و فقر و بدبختی خسته نمی‌شوند؟ خودشان دادشان از سیاهی فیلم‌ها بلند است و بعد خودشان به سیاهی رای می‌دهند!
ولی به هرحال من ممنونم از بهروز شعیبی که کاری کرد بعد از دیدن فیلمش، هم دلم برای امام رضا تنگ شود، هم برای شهرم، هم پدرم و هم ایرانم...

  • هانیه معینیان

الهام کردا

بهروز شعیبی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا...