جهان یک زن

من هدهدم، صفیر سلیمانم آرزوست

جهان یک زن

من هدهدم، صفیر سلیمانم آرزوست

سلام خوش آمدید

تلویزیون؛ یک حرف با سه دهان...

چهارشنبه, ۲۴ خرداد ۱۴۰۲،

موضوع برنامه دوشنبه شب «جهان‌آرا» بررسی لایحه عفاف و حجاب بود. به لایحه کاری ندارم چند خطی راجع به این برنامه می‌خواهم بنویسم؛

همان اول برنامه قبل از اینکه حرفی راجع به لایحه زده‌شود سه تا اتفاق افتاد که واقعا من را از دیدن ادامه برنامه منصرف کرد ولی چون موضوعش برایم اهمیت داشت تا پایان برنامه را دیدم.

اول: با موضوع بررسی لایحه عفاف و حجاب دو نفر را دعوت کرده‌اند که مخالف سرسخت لایحه بودند! که این مخالفت را حداقل زیر علمشان پنهان نکردند بلکه کاملا با احساسات شروع کردند تا از همان اول احساسات مخاطب درگیر شود. البته کار سختی هم نبود چون احساسات مردم چندی قبل درگیر شده‌بود. من فکر می‌کردم این برنامه قرار است با عنوان «بررسی» آگاهی‌بخش باشد ولی گویا عنوان اصلی برنامه «تقبیح» بوده‌است و برانگیزاننده احساس...

دوم: امیرحسین ثابتی همان ابتدای امر با تعجبی فراوان رو به مهمان برنامه جمله‌ای این چنینی گفت؛ که «مگر کارشناسی هم هست که موافق این لایحه باشد؟» باورم نمی‌شد! راستش را بخواهید از این دست رفتارها از این ژانر آدم‌ها دیده‌بودم و نباید متعجب می‌شدم ولی شدم. یعنی این توهم حداکثر‌پنداری مرض عجیبی است که من گاهی به کروبی و موسوی سال ۸۸ حق می‌دهم که به دنبال این توهم، دنبال آرای گمشده وجود نداشته خود بگردند! جالب اینکه اینجا مجری پا را از حداکثرپنداری فراتر گذاشته‌بود و به همه‌پنداری رسیده‌بود! 

سوم: همان ابتدا یکی از مهمان‌ها حرفی زد که من هنوز دارم به آن حرف فکر می‌کنم. ایشان گفتند دلایل موافقان لایحه از نشناختن فضای جامعه ایران بیرون آمده، چون معتقدند شدت عمل می‌تواند فضا را دوقطبی و در نهایت متشنج کند. من مدام دارد این فکر در سرم می‌چرخد که مگر قضیه مهسا امینی در ایران اتفاق نیفتاد؟! چه تغییراتی در جامعه ایرانی  پیش آمده که دیگر امکان آن اتفاق وجود ندارد؟ چه آمار و ارقام و پژوهشی از جامعه وجود دارد که ما اتفاق به چشم دیده را کنار بگذاریم و بگوییم دیگر آن اتفاق نمی‌افتد؟ باشد؛ موافقان فضا را نمی‌شناسند شما که فضا را می‌شناسی چرا دلیلی بر ادعای خود نمی‌آوری؟!

 رسانه ملی تا وقتی با سه دهان یک حرف را می‌زند روز به روز کوچک و کوچک‌تر می‌شود

بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا...