جهان یک زن

من هدهدم، صفیر سلیمانم آرزوست

جهان یک زن

من هدهدم، صفیر سلیمانم آرزوست

سلام خوش آمدید

اطاعت زن از شوهر

پنجشنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۹،

خوب است روز عید آدم از عید بنویسد و شادی و خوشحالی و صاحب آن عید؛ ولی گاهی مسئله ای پیش میآید که این امر اتفاق نمی افتد. در یکی از وبلاگ ها چیزی خواندم که فکرم را بسیار مشغول کرده است و لازم دیدم راجع به آن چیزی بنویسم چون خوب میدانم اگر الان ننویسم در بین موضوع های مختلفی که در ذهنم چیدم تا درباره شان بنویسم گم میشود. لذا ضمن تبریک میلاد صاحب امرمان شما را به خواندن این مطلب دعوت میکنم.

 

بدون مقدمه چینی و برای اینکه مطلب خیلی طولانی نشود میروم سراغ اصل مطلب. با وجود اینکه در جامعه شاهد این هستیم که خانواده با آنچه که اسلام عزیز گفته و خواسته است فاصله دارد و خیلی از اوقات جای زن و مرد عوض شده است ولی موارد بسیاری هم وجود دارد که زن و مرد از این طرف بام افتاده اند. اطاعت زن از شوهر را ولایت مطلق میدانند و گمان میبرند که همه وقت و همه جا این اطاعت باید باشد و اصلا حفظ کیان خانواده در گرو این امر است. مردهایی را میشناسم که تنها ملاکشان برای انتحاب همسر این است که زن همه جا به او چشم بگوید! حالا به سطح تفکر و عمق و بلند نظری! این مردان کاری ندارم و جای تعجبی هم برایم ندارد ولی آنجا انگشت به دهان میشوم که زنان این را می پذیرند و اتفاقا گاهی در دفاع از این امر پرحرارتتر از مردان سخن میگویند و البته که تا مظلومی نباشد ظالمی هم نخواهد بود...

 

تقریبا( اینکه میگویم تقریبا به این خاطر است که شاید یک نفر باشد که خلاف این را گفته باشد و من ندیده باشم)همه مراجع نظرشان درباره محدوده اطاعت زن از شوهر این است: 

«اطاعت زن از شوهر مربوط به حقوق زناشویی و بیرون رفتن از منزل است»

در مورد خروج از خانه هم مراجع نکاتی دارند که بعدا در یک مطلب جداگانه خواهم گفت انشاالله.

 

نظر بعضی از بزرگان

آیت الله جوادی آملی:«هرگز (الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَی النِّساءِ) نیامده است فتوای یک جانبه بدهد و به مرد بگوید تو فرمانروا هستی و هر چه می خواهی، بکن؛ چون اگر مرد از محل کار بیرون بیاید و به منزل نرود، قوام و فرمانروا و مدیر نیست. بنابراین اگر اسلام، این دو حکم الزامی را در کنار هم ذکر می کند، به زن دستور تمکین می دهد و به مرد دستور سرپرستی می دهد؛ تنها بیان وظیفه است و هیچ یک نه معیار فضیلت است نه موجب نقص.» 

 

علامه جعفری در همین مورد، چهار نوع خانواده را بیان میکند: « زن و مرد با هم سرپرستی را به عهده گیرند؛ سرپرستی خانواده به عهده زن باشد؛ حالت پدرسالاری؛ نظام شورایی برای اداره خانواده با سرپرستی و مأموریت اجرایی مرد.

ا«این حالت (چهارم) برای اداره منطقی خانواده، شرط لازم و فوق العاده با اهمیت است، به شرط آنکه طرفین شورا، حتی در خانواده هایی که فرزندان آنان نیز رشد یافته و از معلومات و تجارب مفید برخوردار شده اند؛ اعضای شورا با کمال تقوا و عدالت و بی طرفی از تمایلات شخصی در اداره خانواده دست به کار شوند. مسلم است که کار اجرای تصمیم های اخذ شده در شورا، در نتیجه گیری محض خلاصه نمی شود؛ بلکه بایستی این نتیجه به مرحله اجرا در آید. این عامل اجرا در ایدئولوژی اسلام، مرد معتدل است که با کلمه سرپرست و مسئول که معنای "قوام" است؛ تعبیر شده است».

 

مقام معظم رهبری: «ز طرف مرد وظیفه این طور است که ضرورتهای زن را درک کند، احساسات او را بفهمد، نسبت به حال او غافل نباشد و خود را صاحب اختیارِ مطلق العِنان او در خانه نداند.
زن و شوهر دو نفرند، دو شریک‌اند، دو رفیق‌اند، هر کدام یک وُسعی از لحاظ فکری و روحی دارند.
مرد باید به زن کمک کند تا عقب ماندگیهایی را که در جامعه ما دارند، جبران کند. البته مراد از این عقب ماندگیها، آن چیزهایی نیست که امروز به تقلید از فرنگیها در جامعه ما مطرح می‌شود. بلکه مراد معرفت است. مراد تحصیلات است. مراد پیدا شدن روح اندیشه و تأمل و فکر در زن است. مراد اینهاست که هرچه مرد بتواند باید در این زمینه به همسرش کمک کند. اگر زن می‌خواهد کاری انجام بدهد یا در فعالیتهای اجتماعی سهیم باشد، در حدّ اقتضای وضع زندگی خانوادگی، مانع او نشود.

مرد نباید خیال کند چون می‌رود توی کوچه و بازار و با این و آن سر و کلّه می‌زند و یک شاهی ـ صنّار پول می‌آورد خانه، همه چیز مال اوست؛ نه! آنچه او می‌آورد نصف موجودیِ همه این خانواده است. نصف دیگر این خانم است. اختیارات خانم، کدبانویی خانم، رأی و نظر و نیازهای روحی خانم، اینها را باید رعایت کند.
این طور نباشد که مرد چون در دوران مجردی، ساعت ده شب می‌آمده خانه‌ی پدر و مادرش، حالا هم که زن گرفته این طور ادامه بدهد، نه! حالا باید ملاحظه‌ی همسرش را بکند.

در قدیم، بعضی مردها خود را مالک زن می‌دانستند ... نه! همان قدری که شما در محیط خانواده ذی حق هستید او هم ذی حق است. نباید به زن زور بگویید و تحمیل کنید، چون به حسب جسم، او ضعیف‌تر است، بعضیها خیال می‌کنند که بله، حالا باید زور بگویند، صدایشان را کلفت کنند و دعوا کنند و تحمیل کنند ...

نظرات (۷)

اینا و همه مقاله های دیگه فقط تئوری هستن و نظریه

 مهم حال دو نفره که باید با هم خوب باشه اگه رابطه صمیمی باشه اگه عشق باشه همه جوره با هم کنار میان حتی اگه یکی دچار نقض بشه مشکل داشته باشه و نتونه وظایفشو انجام بده اون یکی ساپورتش میکنه بی منت و شکایت

مشکل ما الان اینه که حالمون با هم خوب نیست. مخصوصا زنها اغلب تو زندگی زناشویی احساس تنهایی و ناکامی میکنن. و خب جرات و شجاعت جدایی هم ندارن.

اگه زن از شوهرش راضی باشه، نیاز روحی و جسمیش کامل برطرف بشه، اطاعت میکنه خود به خود. لازم به این همه قانون و خطکشی هم نیست.

پاسخ:
سلام بر شما 
به نظرم اینطور نیست. بالاخره زندگی با کتاب داستان فرق میکند. آدم ها با روحیات و احساسات متفاوت کنار هم قرار میگیرند. عشق قطعا لازمه زندگیست ولی کافی نیست.
مهم این است که چه چیزی درست است. ممکن است زندگی هایی هم وجود داشته باشد که هر دو نفر حالشان خوب باشد ولی زندگی درستی نباشد مثل زندگی بعضی از خانواده های گذشته. چون زن احساس می‌کرد وظیفه اش همین است و مرد هم حاکم است وقتی زن تماما این را بپذیرد خب حالش هم شاید خوب باشد ولی مشکل از آنجایی شروع میشود که بچه هایی که این زن تربیت میکند شاید حالشان خوب نباشد.
شما از زندگی حرف میزنید و مردهایی که زنها را راضی نگه نمی‌دارند ولی به این توجه ندارید که آن مرد تربیت شده یک زن است!
خانواده ای خوب است که همه حالشان خوب باشد،همه در مسیر پیشرفت باشند همه آنچه که باید باشند بشوند. لذا خانواده فقط عشق نیست دانش هم لازم دارد.

خودتان هم فهمیدید چه گفتید؟؟ :)

چطور زندگی درست نیست ولی حال طرفین خوب است؟؟

بله زندگی کتاب داستان نیست. خیلی خیلی قشنگتر از کتاب داستان است اگر عشق باشد و محبت. 

دو تا کارشناس و روان شناس خانواده که دانش و مهارت زندگی دارند ولی باز کنار هم حالشون خوب نیست احساس تنهایی میکنن. 

ولی دو تا  بی سواد که به هم محبت دارن با هم خوشن و خوبن. هیچ زنی هر چقدر هم نادان و بی سواد، تا وقتی آرامش نگیره  روحش و جسمش، حالش خوب نیست. 

مشکل از اون جایی شروع میشه که اغلب ما با آدمهای اشتباهی زندگی میکنیم. 

اگه عشق و شور و اشتیاق واقعی بین زن و مرد باشه، نیازی به این حرفا نیست دیگه. 

با قانون و باید و نباید زندگی ساخته نمیشه. زن و مرد فقط کنار هم همسایه وار زندگی میکنن. و خب تو ایران معمولا زنه که کوتاه میاد زنه که مظلومه، زنه که تحمل میکنه و بعدشم فوری دو سه شکم میزادو دلشو خوش میکنه به بچه هاش!! 

 

پاسخ:
بنده که کاملا فهمیدم اگر شما نفهمیدید احتمالا نیاز به زیرنویس داشتید :)
سوالتان را کامل جواب دادم. وقتی یک طرف خیلی کوتاه بیاید چون احساس میکند وظیفه اش همین است (اکثرا زنان) قطعا زندگی خیلی خوب میشود و حال دو طرف هم خوب است مثل خیلی از زندگی های گذشته ولی آنچه باید باشد نیست.

با حرفهایتان  موافقم ولی بنده  نگفتم  با دانش صرف زندگی درست میشود  گفتم مدیریت برآمده از دانش به علاوه عشق.
ضمنا اعتقاد ندارم که اغلب آدمها اشتباهی کنار هم قرار گرفتند عشق هم به نظرم اتفاق افتادنی نیست ایجاد کردنی ست. 


متاسفم برای ادبیات شما!! نیاز به زیرنویس؟؟؟

عشق با یه ادم اشتباهی به زور ایجاد نمیشه! 

جواب اولتونو هم بخونین می فهمین که مغشوشه

پاسخ:
اصلا با همممممه حرفهایتان موافقم :)

سلام علیکم
چند حدیث بگویم
اگر نبود شرک دستور می دادم که شیعیان کم توان ما به واسطگان علم ما که آنها را تعلیم می دهند سجده کنند

حدیث دوم
اگر جایز بود سجده بر غیر خدا به زنان دستور می دادم بر همسرانشان سجده کنند.

نبی خاتم صلوات الله علیه واله فرمودند به زنی که حق مرد بر زن هزار به یک است.

باید خدمت شما بگویم شیعه تنها آیت الله آملی یا علامه جعفری نیست
از علمای قرن سوم صدوق تا الان که هستند هم نظرانی دارند
در مجموع بگویم متأسفانه نگاه زناشویی ما متناسب با نظرات اصیل علما نیست

پاسخ:
سلام علیکم و رحمت الله
جسارتا ربط حدیث اول را به بحث متوجه نشدم
حدیث دوم هم کامل نقل نکردید«جماعتی خدمت رسول خدا مشرف شدند و گفتند: ما گروهی را دیده ایم که بعض آنها بعض دیگر را سجده می کند. رسول خدا در نهی  از این کار فرمود: «اگر  قرار بود فردی را به سجده بر انسانی فرابخوانم ، به زنان دستور می دادم در برابر شوهرانشان سجده کنند.» 
جدا از اینکه چقدر بحث پیرامون این احادیث وجود دارد و با فرض اینکه کاملا همان چیزی ست که شما نقل کردید و دلالت و سند هم کاملا صحیح است  بنده دو  حدیث دیگر را برایتان نقل میکنم:
پیامبر(ص) فرمود: « برادرم جبرئیل به اندازه ای به ما نسبت به زن سفارش کرد که گمان کردم به او «اف» هم نمی توان گفت.»(مستدرک وسایل الشیعه) یا در جای دیگر می فرماید: « تکریم نمی کند که زنان را مگر کریمان و بزرگان و آنها را حقیر نمی شمارند مگر فرومایگان.»(نهج الفصاحه)
و البته المراة الریحانة هم که اضافه میشود به اینها.

بله شیعه تنها محدود به اینها نیست ولی شیعه به فقه پویا بودنش شیعه است. یعنی شما گمان میکنید علامه جعفری و آیت الله جوادی آملی و مقام معظم رهبری این احادیث را نخوانده اند یا شیخ صدوق و شیخ طوسی و شیخ کلینی  رانمیشناسند؟ 

ضمن اینکه بنده فقط چند مثال آوردم و فقط همین افراد نیستند مثلا نظرات حضرت امام، شهید مطهری، علامه طباطبایی هم هست
و ضمن اینکه من نظر همه مراجع را آوردم و گمان میکنم که این حکم کلی همه مراجع باشد که از مرجع زنده باید پیروی کرد...

بله. من کاملا با نظر شما موافقم نظر اصیل علما اگر وجود داشت مردان ایرانی مهریه را به زنانشان میدادند نه اینکه بعد از طلاق فقط بدهند. کار خانه را جزو وظایف زن به شمار نمی آوردند، جهیزیه را بر عهده زن نمی گذاشتند و...
  • دچارِ فیش‌نگار
  • سلام نمیدونم شما خودتون متاهل هستید یا نه ولی رابطه زن و شوهر تقریبا بستگی به شرایط شخصی و روحیات آندو داره و شرایط محیطی و پیشفرضهای فرهنگی-تاریخی عمدتا منفی که در ذهن همه ما درباره زن و شوهر وجود داره تاثیر کمتری در روابط دارند. (بازم این نظر شخصیه منه و نمیدونم درسته یا نه)

    پاسخ:
    سلام علیکم 
    خوش آمدید :)

    نظر شما کاملا محترم است و صحیح البته تا حدی 
    اگر حال دو نفر بد باشد مثلا در اختلافات یا اگر یکی از دونفر یا هردو فرهنگ سفت و سخت و پایبند به آداب و رسوم سخت باشد دیگر اینطور نیست. یعنی فرهنگ و تربیت برآمده از خانواده خیلی خیلی تاثیر گذار است و حالا این وسط یک شاقولی باید باشد که درست را بگوید  لذا میبینیم بعضی از آقایان تفکری بر آمده از فرهنگشان یا تصور غلطی برآمده از مذهب دارند که زن همه جا باید بگوید چشم و این کل زندگیشان را تحت تاثیر قرار می‌دهد 

    بنده متاهل هستم و من نمیدانم شما متاهل هستید یا نه :)

    درود بر شما.

    پاسخ:
    سلام 
    ممنونم :)

    ما از نظر تبعیت از علما متفاوت هستیم

    ارسال نظر

    نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

    بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا...