جهان یک زن

من هدهدم، صفیر سلیمانم آرزوست

جهان یک زن

من هدهدم، صفیر سلیمانم آرزوست

سلام خوش آمدید

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مادری» ثبت شده است

«تا زمانی که عکس پروفایل زنان عکس گل و پیاز و درخت و بچه و ..‌. است زنان پیشرفت نخواهند کرد» این را یکی از همکلاسی‌ها در گروه گفته بود. چند وقت قبل هم پست‌هایی تقریبا با همین مضامین خوانده‌بودم.
پروفایل یکجور شناسه است. اولین مواجهه آدم‌ها در فضای مجازی با «پروفایل» است. بنابراین پروفایل یک شناخت کم و حداقلی از افراد می‌دهد و بعضی اوقات همین تصویر پروفایل جرقه شروع یک رابطه را می‌زند و گاهی هم رغبت فرد را برای شروع رابطه می‌گیرد. به همین خاطر پروفایل دارای اهمیت است.
اینکه آدمها دوست دارند خودشان را چطور نمایش بدهند امری کاملا شخصی است و در حیطه دوست داشتنها؛ البته تا جایی که اخلاق را زیر پا نگذارد. لذا بعضی‌ها در پروفایلشان عکس طبیعت می‌گذارند، بعضی‌ها اعتقاداتشان را نشان می‌دهند، بعضی‌ها جنسیت‌شان را و بعضی‌ها هم افرادی که دوستشان دارند را نشان میدهند.
بعضی زنها دوست دارند در پروفایل عکس فرزند و همسرشان را بگذارند جای سرزنش دارد؟! به نظرم ندارد چون این افراد حالشان اینطوری خوب است. بعضی ها هم به دلایلی عکس خودشان را نمی‌گذارند مثلا من این کار را نمی‌کنم چون دوست ندارم عکسم در موبایل یک مرد غریبه باز شود. البته پروفایل اینستاگرام از این نظر با تلگرام و امثال اینها فرق دارد.
 
ولی آنچه در این موضوع اهمیت دارد نفس عمل نیست، بلکه چرایی‌اش است. چرا زنان حالشان با تکرار مداوم این نمایش ها خوب میشود؟ چرا زنان دوست دارند اسم پروفایلشان « پسرم، همه‌کسم» «من و عشقم شما همه» «همسرم مثل کوه پشتمه» و این چیزها باشد؟ چرا عکس پروفایلشان عکس‌های مختلف از فرزندشان یا همسرشان است؟ 
چون همسری و مادری برای زنان نقشی‌ست که در جامعه بیش از پیش به آن اهمیت داده شده‌است؟ چون با این کار مورد تشویق قرار گرفته‌اند؟ یا چون هویت مستقل زنانه مخصوصا  بعد از ازدواج را نیاموخته‌اند؟ یا شاید بخشی  از این عمل به تمایل زنان به نمایش گذاشتن آنچه که دارند برمی‌گردد؟
به نظرم تحلیل این موضوع اهمیت دارد نه طعن و تحقیر زنانی که این کار را انجام می‌دهند. 
  • هانیه معینیان
 
من هنوز مادر نشده ام ولی مادر ایده‌آل در ذهنم آن چیزی نیست که نرگس آبیار در فیلمش نشان داده‌است. اینکه مادری جانش در خطر باشد و بداند میخواهند او را بکشند. چند نفری هم آمده‌اند تا نجاتش دهند ولی او به خاطر بچه‌هایش قبول نمی‌کند‌ می ماند و بعد هم کشته میشود... این شخصیت مادر الگو و نمونه نیست. تا دنیا دنیا بوده مادر همین بوده‌است. عشق مادر به فرزند آنقدر زیاد است که هر مادری می‌خواهد خودش را فدای فرزندش کند. ولی این اول ماجراست؛ این الفبای مادری‌ست. مادری جاهای سختتری دارد. آنجا که بتواند این بند ناف فرزند را نه تنها در بیمارستان که سالها بعد با تمام وجود از خود جدا کند؛ آن زمانی که عشق فرزند هروز بیشتر می‌شود. از کودکی برایمان اینطور جا افتاده که مادر یعنی ایثار، مادر یعنی کسی که  خودش را در فرزند ذوب می‌کند، وابسته می‌شود، هویتش با او معنا میشود.
ولی این تعریف  مادر ایده‌آل نیست. مادر الگو کسی است که ایثار میکند؛ نه جانش را بلکه عشقش را، فرزندش را.‌‌..
می‌دانید تعریف کلیشه ای از مادر کجا حال آدم را بد میکند؟! آنجا که مادری فرزندش را برای دین، عقیده، وطن و... فدا می‌کند بعد همین مردمان و مادران کلیشه‌ای گمان میبرند که او حتما از دل و جان مادر نبوده، او احساس نداشته، او مانند من فرزندش را دوست نداشته، او را تافته جدابافته می‌بیند. آن وقت است که روح بزرگ این مادران دیده نمی‌شود،اگر هم دیده شود به عنوان یک «زن» دیده‌می‌شود نه «مادر»..
 این مادران به تمام معنا مادرند، مادر را با آنها باید تعریف کرد؛ کسی که  عشق بی پایان به فرزندش دارد ولی آنقدر روحش بزرگ شده‌است که میتواند عشقش را فدا کند... و کیست که نداند فدا کردن عشق جانکاه‌تر از فدا کردن جان است؟!
پی‌نوشت: این مطلب تکمله مطلب قبل است؛ به دنبال پرسش بعضی از دوستان از شخصیت زن فیلم وقتی که ماه کامل شد.
  • هانیه معینیان

نشریه ترجمان در آخرین شماره‌اش مطلبی با همین تیتر چاپ کرده‌است. این جستار که در سال 2019 توسط «فرانک فوردی» جامعه‌شناس مجارستانی نوشته شده‌است دلایل فرزندآوری کمتر انسانها در سرتاسر کره خاکی را بیان می‌کند. فوردی دلایل اقتصادی را فقط بهانه‌ای از این عدم تمایل بیان میکند به نظر او این تمایل همه‌گیر صرفا یک تصمیم‌گیری شخصی برآمده از تفکرات و فرهنگ آن فرد نیست بلکه یک اپیدمی است که فراگیر شده‌است و سیاستمداران، سلبریتی ها، فعالان محیط زیست، نویسندگان، فضای مجازی و ... هرکدام به شکلی در گسترش آن تلاش می‌کنند. وی با نام بردن از چندین کشور و بیان اتفاقاتی که در جهت زندگی بدون بچه رخ میدهد بیان میکند که ایدئولوژی ضد زادوولد از دو راه وارد شده است؛

یک: تفکر منفی نسبت به بچه دار شدن، تقبیح مادری، برتری خانواده های بی بچه و...

فوردی بعد از بیان اینکه شوق زنان برای استقلال داشتن و جنبش فمینیسم بخشی از تفکر بدون بچه است معتقد است که جامعه پذیری به سمتی رفته است که به جای آنکه افراد دنبال رشد خود یا استقلال خود باشند دنبال آسیب پذیری کمتر و پرهیز از فشارها و تجربه‌های چالش برانگیز هستند.

دو: توجه به محیط زیست؛ فعالان این گفتمان معتقدند انسان مخرب سیاره زمین است و درنتیجه بچه بیشتر به معنی انتشار بیشتر کربن است. برای مثال مایکل میچر معتقد است انسان یک نوع ویروس است که تن زمین را مبتلا میکند.

در انتها فوردی جستارش را با این سخنان به پایان میرساند: « تا همین اواخر بچه ها لطف خدا و برکت زندگی شمرده می شدند و اکنون افراد زیادی می گویند که بچه نداشتن لطف و برکت است و در نهایت دلیل این بی ایمان شدن به روح بشر نه  اقتصادی است نه زیست محیطی. بلکه موتور اصلی این جنبش ضد زادوولد آن است که این اقشار جامعه امروز به سختی می‌توانند معنایی برای زندگی بیابند. بازیابی اعتمادمان به روح بشر و فضایل قدیمی بشری بهترین پادزهر برای این چرخش علیه بچه دار شدن است.»

 

پی نوشت: دهکده جهانی خیلی بیشتر از آنچه که فکرش را بکنیم اتفاق افتاده است! همه دلایل بچه دار نشدن که در این جستار نام برده شده را کم و بیش بین اطرافیان، آشنایان و دوستان و ... دیده ایم...

  • ۱ نظر
  • ۲۶ فروردين ۹۹ ، ۲۳:۳۷
  • هانیه معینیان

 

 
 

 

​​​​

این فیلم بخشی از سریال پرستاران ساخته علیرضا افخمی ست. زن وارد خانه میشود و با عصبانیت غیرمنطقی با دخترش صحبت میکند. درواقع فیلم قصد دارد عصبانیت غیرمنطقی زن را گردن شاغل بودن زن بیندازد. از طرفی مسئله ای را مطرح میکند که گرچه امروز کمرنگ تر شده است ولی هنوز هم برای خیلی‌ها بسیار مهم و حیاتی است. «کدبانو بودن دختر»؛ در ادامه فیلم، مادر در گفت‌وگویی که با پدر دارد اذعان دارد که این رفتارش به دلیل دم بخت بودن دختر و حرف مردم است و اینکه اگر پسرش در خانه خودش کار نکند و بلد هم نباشد بازخواست نمیشود ولی در مورد دختر قضیه فرق میکند.

واقعیت این است که خیلی از آداب و رسوم ما بر اساس جنسیت صرف است درحالی که اسلام نگاه جنسیتی ندارد بلکه موقعیت و جایگاه افراد را مدنظر قرار میدهد. برای مثال در قضیه پربحث ارث، پدر و مادر بدون توجه به جنسیتشان ارث یکسان از فرزند می‌برند.

قطعا تربیت دختر و پسر با توجه به موقعیتی که در آینده خواهند داشت و نقشی که عهده‌دار می‌شوند متفاوت است؛ ولی اولا باید اولویت بندی کرد. مثلاً دختر نقش مادری، همسری، خانه‌داری و .... را خواهد داشت وقطعا مادری و همسری اولویت دارند بر بقیه نقش ها. (اسلام اصلا خانه‌داری را وظیفه فقهی زن نمی‌داند بلکه آنرا جزو وظایف اخلاقی زن به حساب می‌آورد.) آیا واقعا آنقدری که به کدبانو بودن دختر و حرف مردم اهمیت می‌دهیم به مادری و همسری او هم توجه داریم؟ قطعا زنی که مادرو همسر خوبی باشد خانه‌دار خوبی هم خواهد شد...
دوم: چرا با باید های غلط همراهی می‌کنیم؟ چرا ارزش یک زن را در خانه‌داری‌اش خلاصه می‌کنیم؟ چرا این حق را به مردم می‌دهیم که دخترمان را مورد انتقاد قرار دهند به این خاطر که دستپخت خوبی ندارد یا حواسش به آشپزخانه اش نبوده یا ...؟ چرا این انتقاد را حق می‌پنداریم؟ واقعا ارزش یک زن به ساختن یک غذای خوشمزه است یا پرورش یک انسان موفق؟!
سوم: به نظر می‌رسد سخت‌گیری بیجا درباره دختران و از آن‌سو رفتار آسانگیرانه با پسر موجب دلخوری و عصبانیت پنهان دختران شده است که فقط این جمله آشنا که « کاش پسر بودم» یک نمونه اظهار آن بوده است. واقعا پسر و دختری که موقعیت یکسانی دارند چرا نباید مسئولیت یکسانی داشته باشند؟ مسئولیت مشابه نه مسئولیت مساوی. واقعا دلیل آزادی های بی‌حسابی که به پسران داده میشود چیست؟

​​

 

 

  • هانیه معینیان

با توجه به نقدها و نظراتی که در مورد پست مربوط به پدرسالاری دریافت کردم در تکمله بحث پیش چند نکته را متذکر می‌شوم

 

بحث های جامعه شناسی همیشه چندعاملی بوده اند. در واقع به دلیل پیچیدگی انسان و تاثیرگذاری و تاثیرپذیری انسان از عوامل مختلف این بحث ها تک ساحتی نیستند. قطعا در این مورد خاص عوامل متعددی دخیل هستند. اینکه ساختارهای دولت خیلی اوقات با یک مادرشاغل همراهی نمیکند؛ یا حتی اینکه بعضی مردان سختی های یک همسر شاغل را نمی‌پذیرند و در نتیجه همراهی شایسته ای ندارند و گاهی حتی برای این همراهی آموزشی ندیده اند؛ از عوامل مهم دیگر است. اینکه بنده فقط به یک عامل اشاره کردم به دلیل ریز شدن و جزیی کردن آن عامل و دیده شدنش بود؛ نه از باب انکار دیگر عوامل. به قول طلبه های علوم دینی " اثبات شی نفی ما عدا نمیکند"

 

در همین متن کوتاه بنده از کمال مادری و اهمیت و اولویت مادری صحبت کردم ولی گویا کافی نبوده است! آن مطلب طرح یک موضوعی بود که به آن توجهی نشده بود و آن هم تفکر زنان بود. تفکر قطعا قبل از عمل اتفاق می افتد و چه بسا گاهی عملی هم صورت نگیرد. در متن مثال مادری که دو فرزند دارد را بیان کردم و این مثال مبتنی بر تفکر زنان بود و نه عملکردشان. در واقع زنان با موقعیت مشابه با آن مثال،حتی در ذهنشان تزاحم بین دو تکلیف اتفاق نمی افتد. چه بسا در مقام عمل و سنجیدن شرایط، تکلیف زن در آن شرایط ماندن در خانه باشد.

 

منظور از حضور اجتماعی، شغل نبود. گرچه شاغل بودن یکی از جنبه های حضور اجتماعی محسوب میشود ولی تنها مورد آن نیست. تاکیدم در متن نیز حضور موثر اجتماعی بود که بعضی اوقات این امر با شاغل بودن محقق نمی‌شود! حضور اجتماعی برای یک زن میتواند رفتن به کلاس هنری یا ورزشی باشد؛ برای شخص دیگر معلمی باشد؛ برای زن دیگری نوشتن باشد؛ برای دیگری فعالیت در مسجد محل باشد؛ برای شخص دیگر انجام پروژه های تحقیقاتی باشد؛ برای دیگری مدیریت باشد و... مهم این است با توجه به توانش کاری موثر و مفید انجام دهد که هم حال خودش و هم حال جامعه را خوب کند؛ وگرنه بنده یکی از مخالفان تشویق زان به اشتغال هستم. میتوانم بگویم این همه توجه و تاکید بر اشتغال زنان بیش از همه به خود زنان لطمه زده است. تاکید بر اشتغال زنان آن زمانی خوب است که شغلی در شان زن و در راستای شکوفایی استعدادهایش باشد.اسلام با عدم تکلیف زن به نان آوری و واگذاری این تکلیف بر دوش مردان در واقع یک موقعیت ممتاز و به دور از دغدغه مادی برای رشد و شکوفایی زن فراهم کرده است.نکته ای که در جامعه ما مغفول مانده و به جای آنکه زنان به رشد شخصیت (مادی و معنوی) تشویق شوند به اشتغال تشویق میشوند. به جای آنکه زنان به متخصص شدن و نخبه شدن ترغیب شوند به شاغل شدن ترغیب میشوند.


  • هانیه معینیان

 یا  «آیا اعتقادات بتی فریدان توانسته اوضاع زنان ایرانی را بهبود ببخشد؟»


این یادداشت، متنی جامعه شناسی مبتنی بر اصطلاحات سخت و پشت هم و مترداف و پیچیده نیست. این متن یک مطلب جامعه شناسی ساده است.


اینکه همه حرف و دودوتا چهارتای فمینیست ها یا حداقل فمینیستهایی که حرفشان در ایران خریدار دارد و به زبانها و اشکال مختلف بیان میشود این است که «همه مشکلات از پدرسالاری ست» تا کی می‌خواهد ادامه داشته باشد؟ تا چه زمانی قرار است چشممان را ببندیم و همه چیز را به پدرسالاری ربط دهیم؟ پدر سالاری به معنای عام و خاصش( تاثیر جهان شمول و همگانی مردان در همه ساخت های اجتماعی و فراتر از آن روی ذهن و علم تک تک آدمها)

واقعا مشکل زنان ایران این است؟ نمی‌خواهد خیلی فکر کنید؛ فقط هر کدامتان به مردان دور و برتان فکر کنید. چند درصدتان با حمایت و پشتیبانی و حتی گاهی تشویق و اصرار پدر یا همسرتان برای درس خواندن روبه رو بودید؟ در بین اطرافیانتان چطور؟خیلی ساده است بعد از انقلاب همزمان با افزایش حق گرایی به جای تکلیف گرایی  مردم، حق گرایی زنان هم به سرعت مطرح شد. حق گرایی زنان یعنی حق زن برای تحصیل، اشتغال، حضور اجتماعی و ...اول بدون همراهی مردان ولی بعد با همراهی و همدلی و کمک و تشویق مردان...

اینکه زنان سرزمین من حضور اجتماعیشان کم هست یا اینطور بگویم حضور موثر اجتماعیشان کم است علتش پدرسالاری نیست. علتش گاهی بی حوصلگی و بیشتر مواقع تفکر این زنان است. اینکه زنان بر اساس سنتها و فرهنگ ایرانی معتقدند به اینکه تکلیف زن فقط مادر بودن و همسر بودن است عامل بسیار مهم و به نظر بنده اصلی این امر است. بگذارید یک مثال بزنم

فرض کنید مادری دو فرزند کوچک دارد.در کنکور شرکت میکند و قبول میشود به دانشگاه هم میرود و بعد از مدتی انصراف میدهد. چرا؟ برای اینکه به نظر خودش و مادر و مادربزرگش زن باید دراین موقعیت به بچه اش برسد و آن زن هم هیچ وقت به این فکر نخواهد کرد که شاید درس خواندن تکلیف شرعی اش باشد...

بنا بر نظر آیت الله خامنه ای، شهید مرتضی مطهری، آیت الله جوادی آملی حضور زن در اجتماع(به هرنحو) گاهی تکلیف زن است. اینکه ما این تکلیف اجتماعی را نمی‌بینیم و فقط به تکلیف خانوادگی نگاه می‌کنیم موجب شده خیلی از افراد موثر و درس‌خوانده خانه نشین شوند... یا حتی موجب شده پست های مهم مدیریتی و حساس را قبول نکنند... به زبان ساده دین و دینی که اتفاقا از زبان مردان بیان شده ما را به سمت جامعه سوق می‌دهند و خودمان تمایلی به آن نداریم. درست است مادری و همسری مهمترین وظیفه یک زن است وبه قول آیت الله جوادی آملی مادری کمال یک زن است ولی مادری و همسری و خانواده تنها تکلیف زن نیست. بخصوص زنانی که تحصیلکرده هستند اگر بدانند جایی در این ایران پهناور میتوانند موثر باشند و کاری انجام دهند که از عهده خیلی ها بر نمی آید و باز هم درخانه بنشینند مسئول هستند...

می‌توانید بگویید این هم نوعی پدرسالاری ست. قبول دارم. ولی پدرسالاری که از ذهن مردان دارد پاک میشود و توسط خود زنان بازتولید میشود...

  • هانیه معینیان

بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا...