جهان یک زن

من هدهدم، صفیر سلیمانم آرزوست

جهان یک زن

من هدهدم، صفیر سلیمانم آرزوست

سلام خوش آمدید

مرثیه‌ای برای یک کیمیا

چهارشنبه, ۶ مرداد ۱۴۰۰،

 فیلمی برای کیمیا علیزاده ساخته شده‌است که در آن کیمیا درباره گذشته و حال خود کوتاه صحبت می‌کند. وقتی آن فیلم را دیدم عمیقا دلم برایش سوخت. حتی ثانیه‌ای نمی‌شود مسیح علی‌نژاد را با کیمیا علیزاده یکی دانست، هرچند راهشان یکی باشد. تاریخ می‌گوید آنچه که باعث شده راهشان یکی شود خودخواهی‌ست نه چیز دیگر‌. کیمیای گذشته‌ای که مدالش را به شهدای مدافعان حرم و شهیدی گمنام اهدا میکند، اینکه به شهادت شهید حججی واکنش نشان می‌دهد اینکه مهمترین اتفاق بعد از مدال گرفتنش را تبریک رهبر میداند با نامه‌ی زمان مهاجرتش با حرفهای فیلمش زمین تا آسمان فرق دارد و من نه این را باور دارم نه آن را. کیمیا فقط می‌خواهد همه نیروها را جمع کند تا خودش بالا برود. همه برایش شبیه یک نردبان‌اند‌ تا ازشان بالا برود؛ اگر در ایران باشد یکجور حرف میزند اگر در آلمان و هلند باشد جور دیگر. در همین المپیک هم من چیزی جز خودخواهی نمی‌بینم. ناهید کیانی خیلی بزرگوارانه از کیمیا می‌گوید، همه تقصیرها را می‌اندازد گردن المپیک سیاست‌زده. ولی اگر کیمیا این نبود، اگر فقط خودش را نمی‌دید المپیک هیچ‌وقت نمی‌توانست آنقدر سیاسی شود. کیمیا زودتر از همه می‌دانست که جایی در المپیک توکیو ندارد چون سهمیه‌اش را کسب نکرده‌است‌ ولی وقتی گفتند «بفرما زیر پرچم پناهجویان مسابقه بده» پذیرفت. حتی وقتی فهمید کمیته المپیک هرکاری می‌کند که روبروی ناهید بایستد باز هم برایش اهمیت نداشت؛ ایران که هیچ به دوستش هم پشت کرد. دوستی که می‌دانست چقدر تحت فشار است، می‌دانست پشتش ایستاده‌بوده و گفته‌بود «هیچ‌کس حق ندارد درباره مهاجرت کیمیا قضاوت کند». اهمیت نداشت چون فقط خودش را می‌دید. 
این روزها می‌گذرد، فقط حافظه تاریخی مردم است که می‌ماند. ویکی پدیا می‌گوید نصیری اولین مدال‌آور المپیک است، حبیبی اولین مدال‌آور طلای المپیک، ولی حافظه مردم فقط تختی را به یاد دارد. تختی که خوب بلد بود وطن را از سیاست جدا کند؛ خوب بلد بود که  «خودخواه» نباشد... 

نظرات (۳)

  • یاس ارغوانی
  • عمیقا از بین این همه هیاهو متن شما به دلم نشست. سر این قضیه هرکسی تونست یک عالم نوشت و استوری و... کرد ولی کسی نبود که عمق ماجرارو بگه. کیمیا که رفته و دیگه زیر پرچم ما نیست ولی نباید کمی هوای ناهید رو میداشتیم؟ من فکر میکنم مردم عادت دارند به رفته ها اهمیت بدهند تا کسایی که هنوز هستند. کیمیا اگر پناهنده شد خوب تمام ولی این عین خودخواهی بود که پذیرفت مسابقه بده و خودش رو درقاب یک مظلوم نشان بده.

    پاسخ:
    لطف دارید.ممنونم
    یعنی بعضی ها آنقدر حرص دارند به ایران و البته جمهوری اسلامی که ناهید رو تماما جمهوری اسلامی ایران می‌دیدند و توان تفکیک بین وطن و حکومت را نداشتند. 
    کیمیا که دیگه جای خود دارد، ذوب شده در آن افکار...
  • یاس ارغوانی
  • :)

     

    جالب بود که پوستر ها و تویی هایی که درباره کیمیا زدن و من میخوندم حس میکردم که کیمیارو بزور از ایران انداختند بیرون.

    مشکلات که هست ولی من واقعا کاسه داغ تر از آش شدن مردم رو نمیفهمم. سرهمه مسائل همینن

    پاسخ:
    آفرین 
    منم دقیقا همین حس رو داشتم :)
  • حاج‌خانوم ⠀
  • سلام
    بعد از نوشتن یک متن سنگین، از وبلاگ دیگری به اینجا رسیدم... دوست داشتم نوشته هایتان را...
     

    موفق باشید.

    پاسخ:
    سلام و ادب
     خوش آمدید...

    نظر لطف شماست و سپاسگزارم.

    ارسال نظر

    نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

    بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا...