جهان یک زن

من هدهدم، صفیر سلیمانم آرزوست

جهان یک زن

من هدهدم، صفیر سلیمانم آرزوست

سلام خوش آمدید

شهید

دوشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳،
من ابراهیم رئیسی را فقط به قدر رئیس جمهور ایران دوست می‌داشتم نه کمتر نه بیشتر! دیروز بین رصد کردن اخبار، دلم بیشتر از رییس جمهور، نگران امیرعبداللهیان و نماینده ولی فقیه محبوب و دوست داشتنی تبریز بود. مدام با خودم می‌گفتم شما دو نفر در آن بالگرد چه‌کار می‌کردید آخر؟! مانند خیلی از «اگر»های دیگران این آیه قرآن فراموشم شده‌بود: «اى کسانى که ایمان آورده‌اید، همانند آن کافران مباشید که درباره برادران خود که به سفر یا به جنگ رفته بودند، مى‌گفتند: اگر نزد ما مانده بودند نمى‌مردند یا کشته نمى‌شدند. خدا این پندار را چون حسرتى در دل آنها نهاد. و خداست که زنده مى‌کند و مى‌میراند و اوست که اعمال شما را مى‌بیند.» نمیدانستیم این بالگرد، مرکب شهادت بود... چه این که آن دوتا بالگرد دیگر با وضعیت مشابه سرنوشت دیگری داشتند.
 
 امروز بعد از شنیدن خبر شهادت سوگوار شدم. خیلی از مردم همین طورند. حتی آنهایی که رییسی را  قبلا نقد میکردند،  حتی آنهایی که درشت بارش می‌کردند... دیدمشان؛ حزن پشت چهره‌شان را دیدم. حواستان پرت آنهایی که هلهله می‌کنند نشود. شادی باید از یک علت حقیقی نشئت بگیرد، وگرنه دلقک‌ها شادترین مردم دنیا بودند!
 
من ابراهیم رئیسی را فقط به قدر رئیس‌جمهور ایران دوست می‌داشتم نه کمتر نه بیشتر! ولی امروز عزادار یکی از عزیزترین رئیس‌جمهورهای ایران هستم، همینطور یکی از عزیزترین دیپلمات‌های ایران و یکی از عزیزترین امام جمعه‌های ایران و این خاصیت شهادت است...
  • هانیه معینیان

نظرات (۳)

  • صـــالــحـــه ⠀
  • حرف دل

    و حرف حساب

    پاسخ:
    خداروشکر. خداروشکر

    شکر که ما پناه‌گاه‌هایی داریم برای روزهای سخت وگرنه صدبار جون می‌دادیم...

    پاسخ:
    واقعا
    وگرنه ایران تا به امروز خیلی مصیبت دیده...

    خیلی دقیق و قشنگ و  روشن نوشته ای

    ممنونم

     

    تسلیت میگم

    پاسخ:
    سلامت باشید. 
    ممنون که خواندید و نظر دادید.

    بنده هم تسلیت میگم.

    ارسال نظر

    نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

    بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا...