جهان یک زن

من هدهدم، صفیر سلیمانم آرزوست

جهان یک زن

من هدهدم، صفیر سلیمانم آرزوست

سلام خوش آمدید

خود خودم...

پنجشنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۹،
دلم تنگ شده‌است. شبیه بچه‌هایی که بیخود بهانه می‌آوردند شده‌ام. دلم تنگ شده‌است؛ برای روستای پدری و شهر مادری‌ام. برای امام‌زاده‌اش، برای آن باغ کوچک آخر روستا، برای چیدن میوه از درخت، برای عطر و بوی میوه‌های طبیعی‌اش، برای دویدن در چمنزار.
 دلم برای باغچه کوچک خانه مادربزرگ تنگ شده‌است؛ برای هوای خنک و بی‌آلودگی‌اش، برای سکوت شب‌های پرستاره‌اش، برای آن صدای دور گذر کامیون‌های جاده، برای خوابیدن در پشه‌بند حیاط، حتی برای جاده خشک و کویری‌اش...
دلم برای عمه‌ها و عمو و خاله و مادربزرگ و دختر عمه‌هایم تنگ شده‌است. برای بیدار ماندن تا صبح و یک دل سیر حرف زدن با دخترخاله، برای پچ‌پچ‌ها و حرف‌های ناتمام و خنده‌های ریز دختر عمه...
دلم برای برادرم تنگ شده‌است برای حرف‌ها و کارها و شوخی‌هایش، برای خنده‌های از ته دلش، برای بعضی کارها و قیافه شبیه من‌ش...
 
دلم تنگ شده‌است؛ دلم عجیب برای خودم تنگ شده‌است...
  • هانیه معینیان

کرونا

نظرات (۱)

دلم برای فطرتی که با آن آفریده شدم ، تنگ شده ...

پاسخ:
عجب نظری. خیلی خوب بود 
چقدر هم که شما نظرات فلسفی می دید :)

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا...