ضمیر متصل
عالی، عالی، عالی؛ ضمیر متصل را میگویم. از دیشب که کتاب را دستم گرفتم تا الان که تمامش کردم و پنجاه و سه شعرش را خواندم دارم فکر میکنم آخرین بار با خواندن کدام کتاب آنقدر کیفور شدهام؟
ضمیر متصل اشعاری است با طعم خواستگاری! در عین حال که از منظر جامعهشناسانه و فرهنگی سروده شده ولی تا دلتان بخواهد شیرین است و پر از نکات نغز.
گاهی تیکههایش را بار خواستگاران محترم میکند و درشتترینش هم نصیب پسر میشود؛ گاهی هم اطرافیان دختر و خانواده دختر و حتی واسطهگران را نوازش میکند و حتی خود دختران.
بدون اغراق دهها نقد درست و حسابی از بعضی مناسبات، رفتارها، خواستههای نابجا و نادرست رسم خواستگاری را میتوان در این کتاب شمرد و به یک پایاننامه مطالعات زنان تبدیل کرد! در عین حالی که میشود حال و هوای دختران دم بخت را فهمید.
خلاصه یک کتاب تمام و کمال است برای خوب کردن حال همه زنان، یعنی محال است زنی این کتاب را بخواند و با آن همذاتپنداری نکند؛ و چقدر خوشحالم ازین بابت، اینکه یک نفر به طور جدی مشکلات درست و حسابی زنان را در قالب شیرین شعر بیان کرده که هم تلنگر بزند، هم تو را بخنداند و هم تو را به فکر بیندازد...یعنی من باورم نمیشود یک نفر آنقدر جامع یک موضوع رو در قالب شعر موشکافی کند. هم به خواستگاران و رسوم غلط و اطرافیان دختر بتازد و هم از آمار تجرد دختران بگوید و پیدا شدن چند همسری به این خاطر، هم از عشق دختر به پسر بگوید، هم از روایت پیغمبر بگوید هم از سایت و گروههای همسریابی.
خداقوت حسابی به خانم وحیده احمدی بابت این کتاب سرحال و زنده...
انتخاب از بین شعرها خیلی سخت بود. من هم اولین شعر کتاب را اینجا میگذارم که مرا مشتاق به ادامهدادن کرد:
کنار خود بنشان و عزیز جانش کن
اگر که مهر ندارد تو مهربانش کن
نگه ندار دم در جوان مردم را
به حرمت گل آورده میهمانش کن
از این به بعد زمان هنرنمایی توست
خداپرست و شریف و نماز خوانش کن
به ماهواره اگر صبح می کند شب را
تو ماهپاره شو و فارغ از جهانش کن
مگر پیامبرم؟ ناجی ام مگر مادر؟
که چوب داده و میگویی امتحانش کن!
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.