مدیریت اجرایی یا شورای تصمیمساز؟!
مدیریت افکار عمومی با تکنیک مهآلودکردن فضا و تردید ایجاد کردن در اولویتها، یا نقاط قوت را جزو نقاط ضعف گذاشتن و برعکس، گویی از وظایف این روزهای رسانه است! خیلی واضح و مشخص است که بالاترین مقام اجرایی یک کشور باید سابقه اجرایی در کارنامهاش داشتهباشد ولی بعضی اطرافیان جناب جلیلی که قبلا هم طراح دوگانههایی چون «وظیفه-نتیجه»، «صالح مقبول-اصلح نامقبول» و «عدالت-پیشرفت» بودند در ابتدای مسیر تبلیغات انتخاباتی با دوگانهسازی اشتباه دیگری چون «برنامه-کارنامه» به میدان آمدند و ذهنها را مردد کردند و اینطور یک امر بدیهی به یک چالش اساسی تبدیل شد.
🔹درحالی که جدا از صراحت این موضوع در قانون و بدیهی بودن این امر و همینطور جدا از اینکه کارنامه موفق بدون برنامه امکان تحقق ندارد، در سخنان رهبری هم توجه ویژه به کارنامه دیده میشود.
*«همیشه همین را میگویم که به حرف و وعده اعتماد نکنید: به عمل کار برآید؛ به حرف زدن و به گفتن و به وعده دادن نمیشود اعتماد کرد؛ در مسائل مهمّ کشور هم همین جور است. خب حرف، آسان است؛ هر کسی میآید یک ادّعایی میکند، یک وعدهای میدهد، یک حرفی میزند؛ به اینها نمیشود اعتماد کرد؛ باید نگاه کرد و دید که آیا یک عملی در گذشتهی این شخص وجود دارد که این وعده را تأیید کند و تصدیق کند، یا نه؛ اگر چنانچه وجود داشت میشود به او اعتماد کرد، وَالّا نه. بنابراین کارآمدی را با حرف نمیشود تشخیص داد.»*
*«ملت ایران برای حفظ منافع و تثبیت عمق راهبردی خود در معادلات پیچیده بینالمللی و برای اینکه بتواند ظرفیتها و استعدادهای طبیعی و انسانی خود را ظهور و بروز بدهد تا کام کشور شیرین شود و همچنین برای اینکه بتواند حفرهها و رخنههای اقتصادی و فرهنگی را پر کند، به رئیسجمهوری فعال، پر کار، آگاه و معتقد به مبانی انقلاب احتیاج دارد.»*
🔹حتی جناب جلیلی در صحبتهایشان اشاره کردند که: «رئیس جمهور پیمانکار نیست» درحالی که رهبری فرمودهاند:
*«یک پروژهی عظیمی بناست در کشور اجراء شود و او عبارت است از پیشرفت علمی، تعالی در میدان علم؛ پیمانکارش، دستگاههای دولتیاند»*
🔹پله بعدی بعد از ناموفق بودن در ایجاد این دوگانه، خلق کارنامه اجرایی برای جلیلی بود! آن هم با ادبیات غلوآمیز درباره جایگاه شورای عالی امنیت ملی در کشور. قطعا شورای امنیت ملی وظیفه خطیری دارد که اهمیتش در قانون ذکر شده و نیازی به این تعبیرات اغراق آمیز ندارد ولی نکته اینجاست این شورا همانطور که در قانون هم آمده شأن تصمیمسازی دارد نه اجرایی!
به عنوان شاهد مثال کلام رهبری را در این موارد نقل میکنم:
▪️سخنان رهبری در دیدار با دبیر و کارشناسان شورای عالی امنیت ملی:
*«دبیرخانهی شورا باید وظیفهی مهم تصمیمسازی را بهگونهای انجام دهد که تصمیمگیریهای شورای عالی امنیت ملی در چارچوب نگاه صحیح و چندبُعدی به مقولهی امنیت باشد.»*
*«شورای عالی امنیت ملی باید به همهی این مسائل در بخشهای مختلف رسیدگی و تصمیمگیری کند و بر همین اساس دبیرخانهی شورا نیز باید با اندیشهی کارآمد و تلاش خستگیناپذیر و کار کارشناسی مبتنی بر تفکر انقلابی، تصمیمسازی صحیح را برای مقابله با شیوههای پیچیده و جدید ضدامنیتی انجام دهد»*
▪️حکم رهبری در انتصاب جلیلی در کنار افراد دیگر در شورای راهبردی روابط خارجی:
*«با توجه به تجربیات دوره ی گذشته و نقش این شورا در یاری رساندن مسئولان برای تصمیم گیریهای کلان و بهره مندی از نخبگان در این عرصه، امید است در دوره ی جدید شاهد حضور موثرتر آن شورا در وظائف محوله باشیم.»*
▪️در فراخوان رهبر انقلاب برای تکمیل و ارتقای الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت، رهبری بعضی از دستگاهها را به طور مجزا نام برده و مسئولیتشان را متذکر شده. دقیقا در اینجا تفاوت شأن تصمیم سازی شورای امنیت با شأن اجرایی قوه مجریه مشخص میشود:
*«شورای عالی امنیت ملی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی در حیطه وظایف خود به بررسی و ارائه پیشنهاد نسبت به این نسخه از الگو بپردازند.»*
*«دولت فارغ از ملاحظات زودگذر، این سند را از جهت قابلیت اجرا و تحولآفرینی بررسی نماید و پیشنهادهای عملی برای ارتقای آن را ارائه دهد. از ذخیره مدیریتی و کارشناسی دولت در مرکز و استانها برای این منظور استفاده شود»*
▪️درجایی دیگر این تفاوت یکبار دیگر از زبان رهبری بیان میشود
«در شورایعالی امنیّت ملّی که همهی مسئولین در آنجا حضور دارند، تصمیمگیری میشود و وزارت خارجه با شیوههای خودش بایستی آنها را عملی بکند و پیش ببرد.»