جهان یک زن

من هدهدم، صفیر سلیمانم آرزوست

جهان یک زن

من هدهدم، صفیر سلیمانم آرزوست

سلام خوش آمدید

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هیئت زنانه» ثبت شده است

درباره هیئت؛ مهدکودک آری یا خیر!؟
 
مهدکودک یتیم‌خانه دوران مدرن است پای این یتیم‌خانه را به مراسم روضه باز نکنیم. بچه‌ها در عزاداری باید در میان بزرگ‌ترها باشند... اینها را محسن عباسی ولدی گفته‌است واقعیتش همان جمله اول کافیست تا آدم را تکان بدهد. من اگر منصفانه بخواهم حرف بزنم می‌گویم این حرف در وهله اول درست است ولی تجربه زیسته‌ من چیز دیگری می‌گوید. احساس می‌کنم این حرف به دلیل نشناختن و تجربه نکردن فضای موجود است. 
 
از سه منظر به این موضوع می‌توان نگاه کرد: بچه‌ها،مادران و دیگران
🔹بچه‌ها: هیئت جای «دعوا کردن» و «بکن نکن» و عصبانی شدن سر بچه‌ها نیست، هیئت جای بازی کردن و حال خوب درست کردن برای بچه است. ولی تا کجا؟ آیا حدی هم برای این مورد وجود دارد؟ آیا حضور در هیئت تفاوتی با حضور در جشن و مهمانی دارد؟ اکثر مادران گمان می‌کنند فقط حضور مهم است و آدابی برای هیئت متصور نمی‌شوند و در این صورت وضع ناخوشایندی پیش می‌آید که چه‌بسا رفتن بچه‌ها به مهد هیئت تاثیر مثبت بیشتری داشته‌باشد. بچه‌ها طبیعتاً حوصله سخنرانی را ندارند ولی آیا حوصله مداحی هم ندارند؟ سینه هم نمی‌توانند بزنند؟ مادران گذشته، وقتی بچه‌شان را به هیئت می‌آوردند حواسشان بود که موقع سینه‌زنی به بچه‌شان بگویند برای امام حسین(ع) سینه بزنند( ولو اینکه بچه بعد از چند دقیقه باز هم حوصله‌اش نکشد و برود) یا موقع روضه تذکر می‌دادند که آرام بازی کنند. 
ولی این روزها این موضوع بسیار کمرنگ شده یا حتی میتوان گفت خیلی اوقات اصلا دیده‌نمی‌شود. بچه‌ها حضورشان در هیئت همان حضور در مهمانی است! بازی می‌کنند، می‌دوند، فریاد می‌زنند، می‌خندند ولی یکبار هم حتی به سینه‌شان نمی‌زنند. تنها کاری که می‌کنند موقع مداحی و خاموش شدن چراغ‌ها این است که از بازی دسته‌جمعی به بازی فردی و بازی با گوشی روی می‌آورند! و در حالت فرهیخته‌گونه آن، چراغ قوه موبایل را روشن کنند و کتاب بخوانند! درحالی‌که هیئت جایی‌ست که میتوان جهان جدیدی را به روی کودک گشود جهانی که با آنچه تجربه کرده‌است متفاوت باشد. بین حضور مدرن و بی‌تفاوت بچه‌ها در هیئت یا حضورشان در مهد، حداقل در پاره‌ای از موارد، به نظر دومی بهتر باشد. آن هم مهدی، که مربی به زبان بچه‌ها با آنها از امام حسین(ع) می‌گوید.
 
🔹دیگران: حضور در جمع اقتضائاتی دارد، مخصوصا جمعی که تعدادش زیاد باشد در این صورت نمی‌توان فقط به یک سمت ماجرا نگاه کرد چون ممکن است به بقیه ظلم شود. وقتی محیط بسته است( این نکته خیلی اهمیت دارد) و جمعیت زیاد می‌شود غیر از اینکه گاهی آنقدر صداها در هم می‌پیچد که صدای سخنران و مداح  بین صدای گریه و فریاد و خنده بچه‌ها گم می‌شود، آدم را کلافه و گیج هم می‌کند. آدم می‌خواهد تمرکز کند ولی آنقدر صداها زیاد ودرهم‌وبرهم است که مدام درحال رفت و برگشت تمرکز می‌شوی. گویی هیئت از حالت هیئت بودن دیگر خارج شده‌است و همه آدم‌ها حوصله،توان و انرژی این را ندارند که این کلافگی را تاب بیاورند. بچه‌ها بسیار مهم‌اند ولی باید حواسمان به آدم‌های ناتوان، بیمار، پیر و... هم باشد. بالاتر از این حتی حواسمان به بقیه آدم‌ها هم باشد شاید یک نفر از یک راه دور به هیئت آمده، شاید یک نفر فقط همان شب را می‌توانسته در هیئت حضور پیدا کند، شاید یک نفر از غوغای جهان به این گوشه پناه آورده که حالش را خوب کند...نباید یک‌طرفه نگاه کنیم و اینها را نادیده بگیریم. 
 
🔹مادران: واقعا نسخه پیچیدن کلی برای همه آدم‌ها کار اشتباهی‌ست؛ این مورد هم به شرایط مادر و خود بچه برمی‌گردد. ما می‌توانیم از بایدها حرف بزنیم ولی نمی‌توانیم کسی که آن بایدها را رعایت نکرد مواخذه کنیم. شاید مادری یک شب دلش بخواهد بچه را مهد بگذارد و یک دل سیر عزاداری کند و چهار شب بچه کنارش باشد. شاید هم اصلا بخواهد هربار بچه را مهد بگذارد. تشخیص این موضوع کاملا بر عهده مادر است درحالی که گاهی با کلمات سهمگین ممکن است به مادری که نتوانسته آن باید را رعایت کند عذاب وجدان دهیم و این موضوع نه به نفع مادر و نه به نفع کودک است.
 
گمان می‌کنم هر هیئتی که توانایی مهد زدن را دارد باید اینکار را بکند. حالا اینکه هر مادری بچه‌اش را به مهد ببرد یا نه موضوعی است که هم به فضای هیئت مربوط می‌شود، هم به مادر و هم به کودک...
 
 
  • ۰ نظر
  • ۰۳ مرداد ۰۳ ، ۱۷:۲۶
  • هانیه معینیان

 

این روزها احتمالا نقدهایی به هیئت‌ها شنیده‌اید یا نوشته‌هایی درباره لزوم عزاداری زنانه خوانده‌اید. با اینکه به لزوم تغییر و ایجاد هیئت زنانه باور دارم ولی می‌خواهم راجع به گام‌های کوچکتر و آسانتری که می‌شود برداشت حرف بزنم:
«تغییراتی کوچک در شکل هیئت»
 
🔹واقعیت این است که اکثر هیئت‌ها و به طور کل اکثر اماکن مذهبی طوری طراحی می‌شوند که به نفع مردان و به ضرر زنان باشند! بعضی اوقات این موضوع به معماری ساختمان برمی‌گردد که  امکان تغییر آن وجود ندارد یا هزینه‌بردار و زمان‌بر است. مثلا مسجدهای قدیمی که ورودی زنان، دری کوچک‌تر دارد که به طور معمول  پشت یا کنار مسجد است. ولی گاهی ساختمان نیازی به تغییر ندارد بلکه چیدمان طوری است که به ضرر زنان است. برای مثال زمینی که با پرده به دو قسمت تقسیم شده و قسمت اعظم آن برای مردان است. این شاید در گذشته به دلیل حضور کمرنگ زنان در اجتماع قابل دفاع بود ولی در جامعه امروز عقلانی به نظر نمی‌رسد.

🔹 امسال به مسجدی قدیمی رفتم که قسمت زنانه یک چهارم یا حتی کمتر بود. درحالی که صف زنان تا انتها پر شده‌بود و امکان عبور و مرور را سخت کرده‌بود و چه بسا زنانی که در رکعتهای میانی به نماز می‌رسیدند امکان ورود پیدا نمی‌کردند، صف مردان تا نیمه هم نیامده بود! یا مسجد محل خودمان که اخیرا آنجا بودم زنان به طبقه سوم هم رسیده‌بودند و به دلیل آماده نبودن آن طبقه که احتمال پر شدنش نمیرفت وسایل سرمایشی را راه نینداخته بودند و زنان از شدت گرما منتظر بودند زودتر نماز تمام شود و بروند درحالیکه همکف قسمت مردانه هنوز پر نشده بود! حتی بعضی مسجدها که چند طبقه هستند این را هم رعایت نمی‌کنند. یعنی طبقه اول کامل در اختیار مردان است و زنان ( که اتفاقا تعداد زیادی از آنها مسن هستند که پادرد و کمردرد دارند) باید با پله به طبقه دوم یا حتی سوم بروند. 

🔹اگر هیئت‌های بزرگ و جدید را کنار بگذاریم اکثر هیئت‌ها هم همین مشکلات را دارند. ما چندین سال هیئتی می‌رفتیم که قسمت زنانه‌اش در کوچه بود! و فقط دور تا دورش را پارچه مشکی کشیده‌بودند. سال‌های قبل چندین بار حسینیه‌ای رفتیم که طبقات بالا برای زنان بود و طبقات پایین برای مردان. در هنگام بازگشت به خاطر زیادی جمعیت زنان مدت‌ها در صف آسانسور آن هم در راهروها و پاگردهای کوچک که گنجایش این جمعیت را نداشت ایستاده بودند و بینشان زنان مسن و بچه‌هایی بودند که بی‌تابی می‌کردند و بقیه افراد که بچه یا عذری نداشتند ترجیح می‌دادند از این همه پله پایین بیایند ولی منتظر آسانسور نمانند. در حالی که مردان در طبقه همکف یا اول این مشکل را نداشتند. گویا یک قاعده کلی وجود دارد که قسمت دورتر و نامناسب‌تر هیئت برای زنان باشد!

🔹 امسال به طور کاملا اتفاقی دو هیئت در دو مکان کاملا متفاوت را تجربه کردم. هیئت محمود کریمی و هیئت امامزاده معصوم. هیئت محمود کریمی انصافا از نظر بزرگی فضا و تمیزی خیلی خوب بود، ولی همانجا هم قسمت زنانه دورتر از مردانه بود. علاوه بر آن برای سرویس بهداشتی هم دوباره باید مسافتی را طی می‌کردی، که با توجه به پادگان بودنش طبیعی بود ولی آنجا هم این سوال برایم پیش آمد که برای فضاسازی پادگان از انواع و اقسام وسایل استفاده شده ولی چهارتا جا لباسی در سرویس بهداشتی وجود ندارد؟ درحالی که جزو واجبات سرویس بهداشتی زنانه، جالباسی است؛ ضمن اینکه زنان چادری که  مخاطب اصلی هیئت‌ها هستند غیر از کیف، چادرشان را هم باید جایی آویزان کنند. 

🔹ولی هیئت امام زاده معصوم جدا از اینکه از نظر امکانات و بهداشتی ضعیف بود یک کار عجیب هم کرده‌بود. در ظهر عاشورا حیاط را با سقفی از پارچه‌ای نازک پوشانده‌بود و پنکه هم گذاشته‌بود، امکان ورود به ساختمان ضریح مقدس وجود نداشت. چند نفر جلوی درها ایستاده‌بودند تا کسی وارد نشود. اگر اعتراض می‌کردی می‌گفتند « خواست تولیت این است» جمعیت زنان زیر هرم گرمای چهل درجه نشسته‌بودند، برخی روسری‌هایشان را باز کرده‌بودند و با هرچه دستشان بود خودشان را باد می‌زدند و همینطور عرق می‌ریختند. بچه‌های کوچک صورتشان سرخ بود، یکی از زنها خون دماغ شده بود... درحالی که  به برنامه‌ریزی دقیق و خردمندانه مسئول این ماجرا در دلم آفرین می‌گفتم صدای یک خانم را شنیدم که خطاب به خادمان می‌گفت «شما حق ندارید این کار را بکنید باید بگذارید آدمها خودشان انتخاب کنند که زیر گرمای چهل درجه باشند یا زیر کولر...

🔹بقیه امامزاده‌ها هم کم و بیش همینطورند. درواقع این تقسیم‌بندی ناعادلانه می‌خواهد در مکان باشد یا حتی در زمان در اکثر مکان‌های مذهبی وجود دارد. شاید تعجب‌آورترین آنها حرم حضرت معصومه(س) است. در مسجد بالاسر مزار تعدادی از علمای شیعه از جمله "شهید مطهری"، "علامه طباطبائی"، "آیت‌الله بهاءالدینی"، "آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری" ، "آیت‌الله بهجت" و ... قرار دارد این مکان کاملا در اختیار مردان است جز دو الی سه ساعت در روز. اینکه این اتفاق در حرم حضرت معصومه(س) می‌افتاد تلخی‌اش را چندبرابر می‌کند...

🔹اینها درحالی است که ما اگر بخواهیم نگاه اسلامی را مبنی بر عدالت جنسیتی پیاده کنیم باید به طبیعت زن در این موارد توجه کنیم. یعنی برابری جنسیتی مورد نظر غرب در این مورد به یکسان سازی فضا راضی می‌شود ولی اسلام به این هم قانع نمی‌شود بلکه می‌گوید باید برتری فضا به نفع زن باشد؛ یعنی قاعدتا زن جنس لطیف‌تر و حساس‌تر است که باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد و باز بین کودک و بزرگسال این کودک است که باید به خاطر ضعف بدنی بیشتر مورد توجه باشد. در حالی که در چیدمان اماکن مذهبی بیش و پیش از اینکه به زنان و کودکان- که بیشتر از آنکه پیش پدرشان باشند پیش مادرانشان هستند- توجه شود به مردان توجه شده است..

  • هانیه معینیان

پای راستم خواب رفته؛ انقدر که تکان نخورده‌ام و مچاله نشسته‌ام آن هم روی یک سنگ. کمی تکانش می‌دهم بلکه بهتر شود. نمی‌دانم چرا انقدر فرقمان است با آن قدیمی ها! تکان که میخورم سردم می شود؛ فکر نکنم هیچ کلمنی به اندازه‌ی یک سنگ قدرت نگهداری سرما را داشته باشد! حواسم را جمع می‌کنم و گوشم را می‌دهم به سخنران؛ خوشم می‌آید مابین حرفهایش از "معضلات امروز" هم میگوید. حرفهایش به دلم می نشیند.بیخود نیست انقدر شلوغ شده.به هرطرف چشم می‌چرخانم بچه می‌بینم.همان اول که آمدم و هنوز خیلی خلوت بود و هیئت بزرگ ولی خالی از آدم به چشم بچه ها یک زمین بازی آمده بود که میتوانند بدون اینکه به چیزی بخورند بدوند؛ خادمی آرام در گوش یکی از بچه ها گفت "ندو. آفرین. برو پیش مادرت بشین" با خودم گفتم چرا ندود؟! چرا خاطره خوب از هیئت برای بچه ها نسازیم.داشتم فکر می‌کردم چه کار خوبی می‌کنند بعضی هیئت ها که مهد کودک دارند. ثواب از این بیشتر؟ بچه را ببری پیش هم بازی‌هایش هم بازی کند و ذوق زده شود هم وسطش برایشان کمی نوحه بخوانی تا سینه بزنند. بلکه مادرانشان هم با خیالی آسوده گوش کنند و گریه کنند و سینه بزنند. الان ولی جای سوزن انداختن نبود. آخرهای سخنرانی بود و کم‌کم از هرطرف صدای گریه بچه ها به گوش می‌رسید. معلوم بود خیلی خسته شده‌اند.تمرکزم را جمع کردم تا لابه‌لای گریه‌ی بچه‌ها آخرین حرف‌های سخنران را بشنوم." خانم حرف نزن " این را یکی از خادم‌های هیئت به خانمی گفت که داشت آرام با بغل دستی‌اش حرف میزد. با خودم گفتم "مگر اینجا مدرسه است! خب سیستم صوتی تان را درست کنید" نمیدانم چرا با بعضی قسمت‌های نسخه‌ی جدید هیئت ها کنار نمی آیم؛نمونه اش همین فراوانی خادم‌ها! انگار بعضی کارهایشان به خاطر "کاری نداشتن"است. یاد آن هیئت قبلی افتادم که خادمی با چوبدستی پردار رنگی اش اشاره کرد به یکی از خانم ها، که از جایش بلند شود و برود صف عقب‌تر بنشیند! و من همان لحظه این به فکرم رسید که "آیا صفهای نماز جماعت را اینطور صف آرایی می کنند؟"


  • هانیه معینیان

بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا...