جهان یک زن

من هدهدم، صفیر سلیمانم آرزوست

جهان یک زن

من هدهدم، صفیر سلیمانم آرزوست

سلام خوش آمدید

پاییز جان از من شکایت نکن!

يكشنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۷،


این روزهایم خیلی خوب نمی‌گذرند؛ پاییز و روزهای بد! مثل اکثر آدم‌ها همه دق دلیم را سر پاییز خالی کردم. همه تقصیرها را انداختم گردن پاییز. امروز که داشتم پایم را روی برگهای زردش می‌گذاشتم دلم برایش سوخت. پاییز زیبایی‌های خودش را دارد، گاهی زیباتر از فصل‌های دیگر سال. آدمیزاد است دیگر، خودش را فقط می‌بیند در این عالم؛ دیگر به موجودات دیگر، به درختان، به هستی کاری ندارد. چون پاییز کمی سخت‌تر از فصل‌های دیگر است همه تقصیرها حواله‌اش می‌شود.
پاییز زیباست؛ پاییز را دوست دارم. فقط کمی حساس است و باید مراعاتش را کرد و این ماییم که باید مراعاتش را بکنیم نه پاییز...


پینوشت: جایی شنیده بودم روزها، اعداد، مکانها، حیوانات و هرچه را که ما نحس نامیدیم روز قیامت از ما شکایت می‌کنند...


  • هانیه معینیان

افسردگی

دلگیر

نحس

پاییز

نظرات (۲)

  • فرهاد وظیفه نژاد ‌‌
  • دوباره پاییز اما نه فصل خزان زرد!
    دوباره پاییز اما نه فصل اندوه و درد!
    دوباره پاییز فصل زیبای سادگی دوباره پاییز، موسم شدید دلدادگی...

    می‌گویند:کسی که رنگ پریدگی پاییز را درک کرده باشد ، به گلهای رنگارنگ دنیا دل نخواهد سپرد...
    پاسخ:
    حالا جدا از بحث تنبه و این حرفها 
    کل این پست را نوشتم که خط آخر را نگویید...
  • فرهاد وظیفه نژاد ‌‌
  • میدونم اما غم یه بحثِ و وابسته نبودن یه بحث؛ حرفِ من از باب دومی بود و توی جمله اول هم اولی رو رد کردم :)
    اگه آدم وابسته بهار نباشه زمستون و پاییز هم واسش قشنگه.
    فکر میکنم آدم باید سعی کنه از هرچیزی که هست لذت ببره، حتی از دیدنِ یه هوای تازه تاریک شده و یک ماه لبِ افق.

    آدما از چیزایی که بهشون عادت دارن لذت نمیبرن و از غیر چیزایی که دلبستشون هستن، لااقل اونطور که میتونن.
    پاسخ:
    جالب بود
    تا له حال به نکته وابسته بودن فکر نکرده بودم.

    لزوما انیطور نیست که عادت موجب عدم لذت شود

    ارسال نظر

    نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

    بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا...