چرا کاراکتر زن فیلم شبی که ماه کامل شد نخنماست؟
پنجشنبه, ۳ مهر ۱۳۹۹،
من هنوز مادر نشده ام ولی مادر ایدهآل در ذهنم آن چیزی نیست که نرگس آبیار در فیلمش نشان دادهاست. اینکه مادری جانش در خطر باشد و بداند میخواهند او را بکشند. چند نفری هم آمدهاند تا نجاتش دهند ولی او به خاطر بچههایش قبول نمیکند می ماند و بعد هم کشته میشود... این شخصیت مادر الگو و نمونه نیست. تا دنیا دنیا بوده مادر همین بودهاست. عشق مادر به فرزند آنقدر زیاد است که هر مادری میخواهد خودش را فدای فرزندش کند. ولی این اول ماجراست؛ این الفبای مادریست. مادری جاهای سختتری دارد. آنجا که بتواند این بند ناف فرزند را نه تنها در بیمارستان که سالها بعد با تمام وجود از خود جدا کند؛ آن زمانی که عشق فرزند هروز بیشتر میشود. از کودکی برایمان اینطور جا افتاده که مادر یعنی ایثار، مادر یعنی کسی که خودش را در فرزند ذوب میکند، وابسته میشود، هویتش با او معنا میشود.
ولی این تعریف مادر ایدهآل نیست. مادر الگو کسی است که ایثار میکند؛ نه جانش را بلکه عشقش را، فرزندش را...
میدانید تعریف کلیشه ای از مادر کجا حال آدم را بد میکند؟! آنجا که مادری فرزندش را برای دین، عقیده، وطن و... فدا میکند بعد همین مردمان و مادران کلیشهای گمان میبرند که او حتما از دل و جان مادر نبوده، او احساس نداشته، او مانند من فرزندش را دوست نداشته، او را تافته جدابافته میبیند. آن وقت است که روح بزرگ این مادران دیده نمیشود،اگر هم دیده شود به عنوان یک «زن» دیدهمیشود نه «مادر»..
این مادران به تمام معنا مادرند، مادر را با آنها باید تعریف کرد؛ کسی که عشق بی پایان به فرزندش دارد ولی آنقدر روحش بزرگ شدهاست که میتواند عشقش را فدا کند... و کیست که نداند فدا کردن عشق جانکاهتر از فدا کردن جان است؟!
پینوشت: این مطلب تکمله مطلب قبل است؛ به دنبال پرسش بعضی از دوستان از شخصیت زن فیلم وقتی که ماه کامل شد.
ماروهم دنبال کنید ممنون