جهان یک زن

من هدهدم، صفیر سلیمانم آرزوست

جهان یک زن

من هدهدم، صفیر سلیمانم آرزوست

سلام خوش آمدید

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هفته دفاع مقدس» ثبت شده است

 
من هنوز مادر نشده ام ولی مادر ایده‌آل در ذهنم آن چیزی نیست که نرگس آبیار در فیلمش نشان داده‌است. اینکه مادری جانش در خطر باشد و بداند میخواهند او را بکشند. چند نفری هم آمده‌اند تا نجاتش دهند ولی او به خاطر بچه‌هایش قبول نمی‌کند‌ می ماند و بعد هم کشته میشود... این شخصیت مادر الگو و نمونه نیست. تا دنیا دنیا بوده مادر همین بوده‌است. عشق مادر به فرزند آنقدر زیاد است که هر مادری می‌خواهد خودش را فدای فرزندش کند. ولی این اول ماجراست؛ این الفبای مادری‌ست. مادری جاهای سختتری دارد. آنجا که بتواند این بند ناف فرزند را نه تنها در بیمارستان که سالها بعد با تمام وجود از خود جدا کند؛ آن زمانی که عشق فرزند هروز بیشتر می‌شود. از کودکی برایمان اینطور جا افتاده که مادر یعنی ایثار، مادر یعنی کسی که  خودش را در فرزند ذوب می‌کند، وابسته می‌شود، هویتش با او معنا میشود.
ولی این تعریف  مادر ایده‌آل نیست. مادر الگو کسی است که ایثار میکند؛ نه جانش را بلکه عشقش را، فرزندش را.‌‌..
می‌دانید تعریف کلیشه ای از مادر کجا حال آدم را بد میکند؟! آنجا که مادری فرزندش را برای دین، عقیده، وطن و... فدا می‌کند بعد همین مردمان و مادران کلیشه‌ای گمان میبرند که او حتما از دل و جان مادر نبوده، او احساس نداشته، او مانند من فرزندش را دوست نداشته، او را تافته جدابافته می‌بیند. آن وقت است که روح بزرگ این مادران دیده نمی‌شود،اگر هم دیده شود به عنوان یک «زن» دیده‌می‌شود نه «مادر»..
 این مادران به تمام معنا مادرند، مادر را با آنها باید تعریف کرد؛ کسی که  عشق بی پایان به فرزندش دارد ولی آنقدر روحش بزرگ شده‌است که میتواند عشقش را فدا کند... و کیست که نداند فدا کردن عشق جانکاه‌تر از فدا کردن جان است؟!
پی‌نوشت: این مطلب تکمله مطلب قبل است؛ به دنبال پرسش بعضی از دوستان از شخصیت زن فیلم وقتی که ماه کامل شد.
  • هانیه معینیان


محله ما یک خیابان دارد به نام برادران افراسیابی. به نظر من گل سر سبد خیابان‌های پیروزی همین خیابان است. برادران افراسیابی گمان نکنید دو نفر بودند یا حتی سه نفر؛ برادران افراسیابی پنج نفر بودند که اولین شهیدشان هم کوچکترین برادر بوده که در سن ۱۲ سالگی شهید شده‌است؛ شهید انقلاب. چهار برادر دیگر اما در دفاع مقدس شهید شده‌اند و دو برادر دیگر هم جانباز  شده‌اند.

دیوارنگاره خیابان پیروزی تا سالها پرتره پنج شهید بود. به همان روش معمول که خیلی جاها دیده‌ایم. ولی امسال دیوارنگاره تغییر کرده‌است. تصویری خلاقانه و بسیار زیبا از خانواده افراسیابی با محوریت پدری که از دنیا رفته‌است و مادری که هنوز زنده‌است ولی دل تنگش همان جاست؛ بین پنج پسر شهیدش و همسرش... 
دست مریزاد به خانم مژگان حبیبی طراح این اثر بسیار زیبا.

پی‌نوشت: برای من مادران شهدای دفاع مقدس الگو هستند. مخصوصا مادرانی چون مادران برادران افراسیابی. وگرنه کاراکتر کلیشه‌ای و نخ‌نمای نرگس آبیار در فیلم شبی که ماه کامل شد نه تنها برایم جذابیتی ندارد بلکه مورد مناسبی برای روایت و الگوبرداری هم نمی‌دانم.

 

  • هانیه معینیان

بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا...