- ۲ نظر
- ۱۵ فروردين ۰۰ ، ۱۷:۴۱
من از آدمهای زیادی این جمله را شنیدهام که «اگر بچم ازم بپرسه چرا منو به دنیا آوردی چه جوابی بهش بدم» آدمهای زیادی که هروز بیشتر میشوند و حال بدشان از دنیا و آدمها و اتفاقهایش روز به روز بیشتر میشود. کرونا که آمده این حس وحال ها بیشتر هم شدهاست.
طبیعی هم هست وقتی گوشمان از صبح تا شب از اخبار بد پر شده، وقتی آدمهای اطرافمان ناامیدتر از قبل شدهاند، وقتی یک ویروس کل جهان را قرق کردهاست، وقتی هنوز جایی در این دنیا موشک و بمب پرتاب میشود. آدمها ناامید میشوند و خسته.
ولی ما آدمهای خسته یک چیز را فراموش کردهایم و آن اینکه ما منتظریم. منتظر یک اتفاق شگفتانگیز. جهان بر خلاف فیلمهای هالیوودی آخرالزمانی رو به تباهی و سیاهی نیست آخر جهان خوش است، شادی است، سلامتی ست، پیروزی ست و...
« اصل انتظار فرج از یک اصل کلی اسلامی و قرآنی دیگر استنتاج میشود و آن اصل حرمت یاس از روح الله است» شهید مطهری با این مقدمه کوتاه به سراغ بحث انتظار رفته است. کتاب کوتاه قیام و انقلاب مهدی را بخوانید.
پینوشت: میلاد امام عصر(عج) مبارک.
زمان دانشجویی از لفظ «خواهر» و «برادر» بدم می آمد. از اینکه بسیج تقسیم شده بود به خواهران و برادران لجم میگرفت.این الفاظ را برای خطاب قرار دادن دوست نداشتم. هنوز هم البته خیلی خوشم نمیآید ولی فرقش با گذشته این است که الان میفهمم این خوش نیامدن به خاطر تمسخر اهل رسانه بوده که به جان ما نشستهاست و دارم سعی میکنم شیرینی این اصطلاحات را به جانم بنشانم.
امت اسلامی از این خواهران و برادران دینی شکل میگیرد. اینکه ما زنان جامعهمان را خواهر بدانیم و مردان جامعه را برادر دینیمان. فرقش با «آقا» و «خانم» در این است که ما نسبت به آنها بی تفاوت نباشیم.اگر زنی با بارو بندیل به سختی دارد از پله ها بالا میرود برای کمک کردن بشتابیم، اگر مردی کنار خیابان ایستاده و بنزینش تمام شده کمکش کنیم، اگر دو نفر یقه هم را گرفتهاند و فحش بار هم میکنند جدایشان کنیم... اینها و خیلی مثالهای دیگر. البته اینها خیلی مثال های سادهای است ولی در جامعه ما همینها هم کمرنگ شده است.«احمد احمد» را چند روز پیش تمام کردم.هنوز باورم نمیشود چطور یک نفر میتواند این حجم از مشکلات و اتفاقات عجیب و سخت روزگار را طی کند و هنوز زنده باشد! احمد احمد یک تاریخ نگاری شخصی هم هست و این برای آدمهایی که دلشان میخواهد تاریخ معاصر را از زبان مردم بخوانند و بدانند خواندنی است.خلاصه دعوتتان میکنم به خواندن این کتاب عجیب اما واقعی! آخر کتاب احمد احمد یک توصیفی از مردم دوران بعد از انقلاب دارد که خیلی شیرین است. مصداق واقعی و کامل از امت اسلامی که نه تنها گذشت بلکه ایثار سرلوحه زندگی بسیاری از آدمها بودهاست. کاش برگردیم به آن دوران
رسانه ها در انعکاس مطالب زنان اصولاً به دو دسته تقسیم میشوند.دسته اول آنهایی هستند که هر اتفاقی برای زنان بیفتد زن را مظلوم می دانند، که در حقش اجحاف شده و همه تقصیرها را گردن قانون، حکومت یا مرد میاندازند. دسته دوم آنهایی هستند که اتفاق جنجالی که برای یک زن می افتد اگر به حکومت یا قانون ربط داشته باشد سریع شروع میکنند به ماله کشیدن؛ تا مبادا به حکومت و دین خیالیایشان لطمه ای وارد شود. گمان میکنند اگر حقیقت را بگویند دین یا حکومت ضربه میخورد. راحت ظلم یک فرد را نادیده میانگارند در حالی که اسلام با ظالم پروری به شدت برخورد کرده است
جنس اول و راه دانا دو خبر تقریبا شبیه هم منتشر کردند.جنس اول این خبر را منتشر کرده است:«... وی که از همسر خود طلاق گرفته از سوی همسرش به دلیل اختلافات مالی و به عنوان شاکی خصوصی و با حکم دادگاه ممنوع الخروج شده است.درواقع ممنوع الخروجی نامبرده ارتباطی به روابط حقوقی زن و شوهری خانم زرگری ندارد که در نهایت هم وزارت ورزش و دادستانی به دلیل شخصی بودن موضوع پرونده، جهت رفع این ممنوعیت به آن ورود نکرده اند.» راه دانا نیز این خبر را «با پیگیری از مسئولین مربوطه در ماجرای ممنوع الخروجی خانم سمیرا زرگری، مشخص شده نامبرده به دلیل مشکلات خانوادگی و شخصی در شرف طلاق از همسر خود بوده و همسر سابق او به دلیل اختلافات مالی و به عنوان شاکی خصوصی وی را ممنوع الخروج کرده است... در واقع ممنوع الخروجی نامبرده هیچ ارتباطی به رابطه زوجیت و زن و شوهری خانم زرگری ندارد و سوءاستفاده رسانه های بیگانه از این موضوع در راستای زیر سوال بردن قوانین جامعه با هدف مغرضانه صورت گرفته است.مشابه اتفاقی که برای دراویش قاتل ، ورزشکار قاتل و... تکرار شده بود و ضدانقلاب با نادیده گرفتن قتل، فقط به درویش بودن و ورزشکار بودن ضریب میدادند.»
اولا: دو تا خبر تناقض دارند. دوما عذر بدتر از گناه آوردهاند! اگر سمیرا زرگری طلاق گرفته یا در شرف طلاق گرفتن است در واقع رابطه بین زن و شوهر شکرآب است و چه کسی در دعوا حلوا خیرات میکند؟! یعنی حتی احتمال اذیت کردن و سنگ اندازی همسر به ذهن کسی نیامده؟ سوما واقعا این اتفاق قابل قیاس است با قتل؟! یعنی ماجرای مالی همسر سابق قابل مقایسه است با یک قتل؟! در حالی که هنوز این قضیه هم حتی ثابت نشده است. اینکه جنس اول اذعان داشته دادستانی ورود نکرده است چون مورد شخصی است واقعا این موضوع شخصیاست؟!! چهارما هردو اینها خبرگزاری نیستند لذا منبع موثق خبری نیستند.
تکمله: به خانم زرگری پیام دادم و علت را پرسیدم. خبر جنس اول و راه دانا را تکذیب کردند و بیان کردند همسرشان قصد سنگاندازی دارد.
سمیرا زرگری سرمربی تیم اسکی به خاطر ممنوع الخروج شدن توسط همسرش، از همراهی تیم ملی در ایتالیا جاماند. خبر واقعا شوکهآور است. نمونه مشابهش نیلوفر اردلان را هنوز که هنوز است نتوانستیم هضم کنیم که این اتفاق دوباره رخ داد. واقعا چندبار دیگر باید چنین اتفاق تلخی رخ دهد که قانون برخورد جدی کند؟ من موافق دخالت بیحدومرز قانون در مسائل خانوادگی نیستم ولی اینجا از آن جاهایی ست که نیاز بود قانون مقتدرانه ورود کند. چرا با فهم نادرست و ناقصمان از دین برای همه یک نسخه میپیچیم؟
اسلام ریاست خانواده را به مرد دادهاست نه از باب اینکه به مرد امتیاز یا حقی داده باشد، بلکه از این باب که مسئولیت سنگینی را بر دوش او بگذارد. مسئولیت داشتن، چندتا وظیفه هم بر دوش فرد میگذارد، اول: باید یاد بگیرد که چطور رفتار کند و چطور در آن جایگاه به وظایفش عمل کند. اصلا وظایفش چیست؟ یعنی مسئولیت با کارآمدی همراه است. صرف مذکر بودن که معنایش مسئول کارآمد بودن نیست. دوم: مصلحت افراد و خانواده را در نظر بگیرد، نه اینکه قلدرمآبانه زور بگوید. سوم از جایگاهش سوءاستفاده نکند، دقیقا در این مورد آخر قانون باید ورود کند. چون همه آدمها صلاحیت، عقل و تقوای لازم را برای تصدی جایگاهشان ندارند. البته قرار بود مجلس قانونی را برای این موارد خاص تصویب کند که با اعتراض گروهی از فعالان زن، منتفی شد.
نکته خیلی مهم دیگر این است که در این قضیه به خصوص منافع ملی هم مطرح بوده است. قرار بوده فردی با پرچم جمهوری اسلامی ایران در آنورآبها برای کشورش سرمربیگری کند و افتخار بیافریند. منافع ملی مگر کم چیزی است!؟ چطور میشود شوهر سرش را پایین بیندازد و لبخندکنان برود اداره گذرنامه و او را ممنوع الخروج کند و به حیثیت یک ملت و حکومت لطمه بزند و هیچ کس هم نپرسد چرا؟ اصلا همسر تو کیست؟ اصلا چرا در این موارد که بوی سوءاستفاده از جایگاه میآید، نباید دادگاه صالحهای تشکیل شود؟ اصلا کسی به تزاحم منافع ملی و منافع خانواده فکر کردهاست؟
نکته دیگر اینکه فشار روانی که بر این فرد وارد شده است را کسی در نظر گرفتهاست؟ لا ضرر و لاضرار فی الاسلام از قواعد مهم و اساسی اسلام است چطور میشود ضرر روحی روانی این فرد را ندید. فردی که سالها برای این موقعیت زحمت کشیده عرق ریخته همه اش پیش چشم همسرش! و حالا در این موقعیت حساس همسرش او را محروم کرده چطور میشود این را نادیده گرفت؟
فیلم مبتذل عرق سرد اگر مبتذل نبود، اگر بلد بود چطور هنرنمایی کند، اگر صرف یک عقدهگشایی سیاسی و ایدئولوژیک علیه مذهب نبود، باید همان زمان اتفاقاتی را رقم میزد که الان شاهد تلخیهای مشابه نباشیم. حیف که نه هنر داشت، نه اخلاق و نه دلسوزی.
مدیریت بدن و حفظ تناسب اندام در پژوهش هایی که انجام شده جزو عوامل کاهش بارداری محسوب میشود! لاغری جزو مولفههای اصلی زیبایی و حتی موفقیت است! فرهنگی که زنان آن را بازتولید میکنند و مردان هم با آغوش باز طرفدارش هستند. مهم نیست مادر هستی، بچه شیر میدهی،بیماری یا هرچیز دیگری؛ مهم این است که باید لاغر باشی. احتمالا همهتان شنیدهاید که چاقی و سفیدی جزو مولفه های زن زیبا در اعصار گذشته بوده و احتمالا خیلیهایتان متعجب شدهاید، طبیعی است چون با ذهن مدرن خودتان آن را بررسی کردهاید. البته هر دو فرهنگ نادرست است چه فرهنگی که بگوید زن لاغر زیباست، و چه آنی که بگوید زن چاق زیباست. تعیین مصداق برای زن زیبا از ظلمهای تاریخی علیه زنان است.
مادری که باید به فکر حال خوش خودش و فرزندش باشد به فکر لاغری است و حتی اگر نتواند لاغر شود حتما حالش از هیکل ناموزون خودش بد است...
چه خشونتی از این بالاتر؟!
فکر میکنم بهترین کار برای اینکه کار فیلمسازان راحت پیش برود این است که یک شهرک سینمایی حلبی آباد درست کنند تا این فیلم سازان جوان به زحمت نیفتند!
میدانم تا زمانی که راه اسکار گرفتن از بیغولهها میگذرد این فیلمها تمامی سینمای ایران را اشغال میکنند ولی پس کی قرار است یک نفر از دغدغهها، مشکلات و مسائل امثال من فیلم بسازد؟!