- ۱ نظر
- ۱۱ اسفند ۹۹ ، ۰۲:۴۲
زمان دانشجویی از لفظ «خواهر» و «برادر» بدم می آمد. از اینکه بسیج تقسیم شده بود به خواهران و برادران لجم میگرفت.این الفاظ را برای خطاب قرار دادن دوست نداشتم. هنوز هم البته خیلی خوشم نمیآید ولی فرقش با گذشته این است که الان میفهمم این خوش نیامدن به خاطر تمسخر اهل رسانه بوده که به جان ما نشستهاست و دارم سعی میکنم شیرینی این اصطلاحات را به جانم بنشانم.
امت اسلامی از این خواهران و برادران دینی شکل میگیرد. اینکه ما زنان جامعهمان را خواهر بدانیم و مردان جامعه را برادر دینیمان. فرقش با «آقا» و «خانم» در این است که ما نسبت به آنها بی تفاوت نباشیم.اگر زنی با بارو بندیل به سختی دارد از پله ها بالا میرود برای کمک کردن بشتابیم، اگر مردی کنار خیابان ایستاده و بنزینش تمام شده کمکش کنیم، اگر دو نفر یقه هم را گرفتهاند و فحش بار هم میکنند جدایشان کنیم... اینها و خیلی مثالهای دیگر. البته اینها خیلی مثال های سادهای است ولی در جامعه ما همینها هم کمرنگ شده است.«احمد احمد» را چند روز پیش تمام کردم.هنوز باورم نمیشود چطور یک نفر میتواند این حجم از مشکلات و اتفاقات عجیب و سخت روزگار را طی کند و هنوز زنده باشد! احمد احمد یک تاریخ نگاری شخصی هم هست و این برای آدمهایی که دلشان میخواهد تاریخ معاصر را از زبان مردم بخوانند و بدانند خواندنی است.خلاصه دعوتتان میکنم به خواندن این کتاب عجیب اما واقعی! آخر کتاب احمد احمد یک توصیفی از مردم دوران بعد از انقلاب دارد که خیلی شیرین است. مصداق واقعی و کامل از امت اسلامی که نه تنها گذشت بلکه ایثار سرلوحه زندگی بسیاری از آدمها بودهاست. کاش برگردیم به آن دوران
رسانه ها در انعکاس مطالب زنان اصولاً به دو دسته تقسیم میشوند.دسته اول آنهایی هستند که هر اتفاقی برای زنان بیفتد زن را مظلوم می دانند، که در حقش اجحاف شده و همه تقصیرها را گردن قانون، حکومت یا مرد میاندازند. دسته دوم آنهایی هستند که اتفاق جنجالی که برای یک زن می افتد اگر به حکومت یا قانون ربط داشته باشد سریع شروع میکنند به ماله کشیدن؛ تا مبادا به حکومت و دین خیالیایشان لطمه ای وارد شود. گمان میکنند اگر حقیقت را بگویند دین یا حکومت ضربه میخورد. راحت ظلم یک فرد را نادیده میانگارند در حالی که اسلام با ظالم پروری به شدت برخورد کرده است
جنس اول و راه دانا دو خبر تقریبا شبیه هم منتشر کردند.جنس اول این خبر را منتشر کرده است:«... وی که از همسر خود طلاق گرفته از سوی همسرش به دلیل اختلافات مالی و به عنوان شاکی خصوصی و با حکم دادگاه ممنوع الخروج شده است.درواقع ممنوع الخروجی نامبرده ارتباطی به روابط حقوقی زن و شوهری خانم زرگری ندارد که در نهایت هم وزارت ورزش و دادستانی به دلیل شخصی بودن موضوع پرونده، جهت رفع این ممنوعیت به آن ورود نکرده اند.» راه دانا نیز این خبر را «با پیگیری از مسئولین مربوطه در ماجرای ممنوع الخروجی خانم سمیرا زرگری، مشخص شده نامبرده به دلیل مشکلات خانوادگی و شخصی در شرف طلاق از همسر خود بوده و همسر سابق او به دلیل اختلافات مالی و به عنوان شاکی خصوصی وی را ممنوع الخروج کرده است... در واقع ممنوع الخروجی نامبرده هیچ ارتباطی به رابطه زوجیت و زن و شوهری خانم زرگری ندارد و سوءاستفاده رسانه های بیگانه از این موضوع در راستای زیر سوال بردن قوانین جامعه با هدف مغرضانه صورت گرفته است.مشابه اتفاقی که برای دراویش قاتل ، ورزشکار قاتل و... تکرار شده بود و ضدانقلاب با نادیده گرفتن قتل، فقط به درویش بودن و ورزشکار بودن ضریب میدادند.»
اولا: دو تا خبر تناقض دارند. دوما عذر بدتر از گناه آوردهاند! اگر سمیرا زرگری طلاق گرفته یا در شرف طلاق گرفتن است در واقع رابطه بین زن و شوهر شکرآب است و چه کسی در دعوا حلوا خیرات میکند؟! یعنی حتی احتمال اذیت کردن و سنگ اندازی همسر به ذهن کسی نیامده؟ سوما واقعا این اتفاق قابل قیاس است با قتل؟! یعنی ماجرای مالی همسر سابق قابل مقایسه است با یک قتل؟! در حالی که هنوز این قضیه هم حتی ثابت نشده است. اینکه جنس اول اذعان داشته دادستانی ورود نکرده است چون مورد شخصی است واقعا این موضوع شخصیاست؟!! چهارما هردو اینها خبرگزاری نیستند لذا منبع موثق خبری نیستند.
تکمله: به خانم زرگری پیام دادم و علت را پرسیدم. خبر جنس اول و راه دانا را تکذیب کردند و بیان کردند همسرشان قصد سنگاندازی دارد.
سمیرا زرگری سرمربی تیم اسکی به خاطر ممنوع الخروج شدن توسط همسرش، از همراهی تیم ملی در ایتالیا جاماند. خبر واقعا شوکهآور است. نمونه مشابهش نیلوفر اردلان را هنوز که هنوز است نتوانستیم هضم کنیم که این اتفاق دوباره رخ داد. واقعا چندبار دیگر باید چنین اتفاق تلخی رخ دهد که قانون برخورد جدی کند؟ من موافق دخالت بیحدومرز قانون در مسائل خانوادگی نیستم ولی اینجا از آن جاهایی ست که نیاز بود قانون مقتدرانه ورود کند. چرا با فهم نادرست و ناقصمان از دین برای همه یک نسخه میپیچیم؟
اسلام ریاست خانواده را به مرد دادهاست نه از باب اینکه به مرد امتیاز یا حقی داده باشد، بلکه از این باب که مسئولیت سنگینی را بر دوش او بگذارد. مسئولیت داشتن، چندتا وظیفه هم بر دوش فرد میگذارد، اول: باید یاد بگیرد که چطور رفتار کند و چطور در آن جایگاه به وظایفش عمل کند. اصلا وظایفش چیست؟ یعنی مسئولیت با کارآمدی همراه است. صرف مذکر بودن که معنایش مسئول کارآمد بودن نیست. دوم: مصلحت افراد و خانواده را در نظر بگیرد، نه اینکه قلدرمآبانه زور بگوید. سوم از جایگاهش سوءاستفاده نکند، دقیقا در این مورد آخر قانون باید ورود کند. چون همه آدمها صلاحیت، عقل و تقوای لازم را برای تصدی جایگاهشان ندارند. البته قرار بود مجلس قانونی را برای این موارد خاص تصویب کند که با اعتراض گروهی از فعالان زن، منتفی شد.
نکته خیلی مهم دیگر این است که در این قضیه به خصوص منافع ملی هم مطرح بوده است. قرار بوده فردی با پرچم جمهوری اسلامی ایران در آنورآبها برای کشورش سرمربیگری کند و افتخار بیافریند. منافع ملی مگر کم چیزی است!؟ چطور میشود شوهر سرش را پایین بیندازد و لبخندکنان برود اداره گذرنامه و او را ممنوع الخروج کند و به حیثیت یک ملت و حکومت لطمه بزند و هیچ کس هم نپرسد چرا؟ اصلا همسر تو کیست؟ اصلا چرا در این موارد که بوی سوءاستفاده از جایگاه میآید، نباید دادگاه صالحهای تشکیل شود؟ اصلا کسی به تزاحم منافع ملی و منافع خانواده فکر کردهاست؟
نکته دیگر اینکه فشار روانی که بر این فرد وارد شده است را کسی در نظر گرفتهاست؟ لا ضرر و لاضرار فی الاسلام از قواعد مهم و اساسی اسلام است چطور میشود ضرر روحی روانی این فرد را ندید. فردی که سالها برای این موقعیت زحمت کشیده عرق ریخته همه اش پیش چشم همسرش! و حالا در این موقعیت حساس همسرش او را محروم کرده چطور میشود این را نادیده گرفت؟
فیلم مبتذل عرق سرد اگر مبتذل نبود، اگر بلد بود چطور هنرنمایی کند، اگر صرف یک عقدهگشایی سیاسی و ایدئولوژیک علیه مذهب نبود، باید همان زمان اتفاقاتی را رقم میزد که الان شاهد تلخیهای مشابه نباشیم. حیف که نه هنر داشت، نه اخلاق و نه دلسوزی.
مدیریت بدن و حفظ تناسب اندام در پژوهش هایی که انجام شده جزو عوامل کاهش بارداری محسوب میشود! لاغری جزو مولفههای اصلی زیبایی و حتی موفقیت است! فرهنگی که زنان آن را بازتولید میکنند و مردان هم با آغوش باز طرفدارش هستند. مهم نیست مادر هستی، بچه شیر میدهی،بیماری یا هرچیز دیگری؛ مهم این است که باید لاغر باشی. احتمالا همهتان شنیدهاید که چاقی و سفیدی جزو مولفه های زن زیبا در اعصار گذشته بوده و احتمالا خیلیهایتان متعجب شدهاید، طبیعی است چون با ذهن مدرن خودتان آن را بررسی کردهاید. البته هر دو فرهنگ نادرست است چه فرهنگی که بگوید زن لاغر زیباست، و چه آنی که بگوید زن چاق زیباست. تعیین مصداق برای زن زیبا از ظلمهای تاریخی علیه زنان است.
مادری که باید به فکر حال خوش خودش و فرزندش باشد به فکر لاغری است و حتی اگر نتواند لاغر شود حتما حالش از هیکل ناموزون خودش بد است...
چه خشونتی از این بالاتر؟!
فکر میکنم بهترین کار برای اینکه کار فیلمسازان راحت پیش برود این است که یک شهرک سینمایی حلبی آباد درست کنند تا این فیلم سازان جوان به زحمت نیفتند!
میدانم تا زمانی که راه اسکار گرفتن از بیغولهها میگذرد این فیلمها تمامی سینمای ایران را اشغال میکنند ولی پس کی قرار است یک نفر از دغدغهها، مشکلات و مسائل امثال من فیلم بسازد؟!
.
آن کلیپی که در مشهد فیلمبرداری شده را اگر دیدهاید این را هم ببینید. این را نگذاشتم که بگویم ببینید آنور آب هم همین است؛ که هست البته و خشونت کلامی و متلک پرانی جزو مبارزات فمینیست ها بوده و خواهد بود و یکی از مسائل خشونت علیه زنان همین مورد است. ولی قصدم از گذاشتن این کلیپ این نبود.این را گذاشتم که بگویم:
اول: اصل آن کلیپ را هم ببینید. اگر کامل کلیپ منهتن را ببینید حتی نوشته های ابتدای هردو عین هم است.
دوم: کلیپ مشهد به عنوان تلنگر خوب است نه بیشتر. به درد تحلیل های همهجانبه و جزیی جامعهشناسانه نمیخورد. اگر این رفتار مردان مشهدی برآمده از بحران جنسی در ایران است پس رفتار آن مردان در آمریکای آزاد در امر جنسی برآمده از چیست؟
سوم: خانمی که با سه پوشش مختلف در مشهد راه میرود میخواهد بگوید نوع پوشش نمیتواند تو را از این رفتارها و گفتارها در امان بگذارد. گزاره ای که آنقدر خندهدار است که نیاز به شرح بیشتر ندارد کافی ست زن باشی و این را بفهمی. جالبتر اینکه برای اینکه فرضیهاش خراب نشود از حدی از پوشش فراتر نمیرود یعنی در هیچ کدامشان ما حجاب مورد قبول اسلام را نمیبینم! و اتفاقا این فیلم خود موید این است که حجاب مورد قبول اسلام( که شامل پوشش، رفتار و گفتار است) ربط مستقیم بر این رفتارهای سخیف دارد.
پینوشت: کلیپ دیگری در آمریکا ضبط شده است که یک خانم با پوشش معمول راه میرود و شاهد متلکها و مزاحمتهاست. بعد همان خانم با چادر راه میرود و متلکها به صفر میرسد...
یکی نوشته بود «سگ نجس نیست، افکار ماست که نجس است» تصویر یک رستوران در یک کشور دیگر هم گذاشتهبود که سگی آن وسط نشسته بود و ناراحتیاش را از اینکه نمیتواند سگش را با خودش به رستوران ببرد ابراز کردهبود.
انسان چقدر خودخواه است، همهچیز را با محوریت خودش میبیند. نجس بودن سگ شاید بیش از اینکه به نفع انسان باشد به نفع سگ باشد. انسان جنبه همزیستی مسالمت آمیز با سگ، این حیوان زیبا با این مقدار عطوفت و مهربانی و وفاداری را ندارد. همانطور که انسان اتفاقات بد بسیاری بر سر این بنده خداوند طی سالیان دراز آورده است.
علاوه بر این نجاست به معنی «بد بودن» یک چیز نیست.انسان بدون خون نمیتواند ادامه حیات دهد مگر میشود این خون حیات بخش را بد و بیارزش بدانیم؟! در حالی که خون هم جزو نجاسات است.
دیدن این فیلم جرم است را نپسندیدم.از همان اول و با همان صحنه اول خورد توی ذوقم. به نظرم کاملا مصداق اشاعه منکر بود. آن هم منکری که هنوز در جامعه اتفاق نیفتاده و چه جایی بهتر از سینما برای آموزشش؟! من این فیلم را دوست نداشتم و برایم جالب است آدمهایی که برایش «هورا» میکشند چرا آنجاهایی که باید برایش «هوار» میکشیدند اصلا به چشمشان نیامده؟چرا واقعا؟! برای اینکه بعضی اسم ها، نهادها، آدمها، حتی کلمات طوری برایمان مقدساند که چشممان را روی بقیه چیزها میبندد. جوری بعضی چیزها مقدس اند که خیلیها ندیده این فیلم را تبلیغ میکنند!
این فیلم فرزند زمانه خودش است! ولی فرزندی که فقط چشمش به دهان بقیه بوده تا همانها را عینا بازگو کند. تمام فیلم دارد از فهم درست و بجا و بصیرت حرف میزند ولی ا خود فیلم نتوانسته شناخت و فهم درستی از شرایط روزگار خودش داشته باشد.
حیف از پایان زیبای فیلم که حرام شد...
برداشت اول:
مقالهها را میخوانم. تقریبا همهشان در تحلیل رفتار بارداری و فرزندآوری سراغ زنان رفتهاند. شاید بین آن همه مقاله فقط یکی نگرش مردان را، آن هم ناقص بررسی کرده بود ولی تا دلتان بخواهد از تحصیلات زنان، اشتغال زنان، فردگرایی زنان و ...صحبت شده بود و من مابین آن مقاله ها به این فکر میکردم که آیا مقوله جمعیت و فرزندآوری فقط به زنان مربوط است؟!
برداشت دوم:
جزوه را باز میکنم« دیدگاه انقلاب در مورد زن این است: هم مشارکت اجتماعی مهم است و هم خانواده مهم است...»
خیلی ها دوست دارند بگویند این نشدنی است این فقط وقتی به زبان می آید شیرین است ولی عملی نیست.
برداشت سوم
در تحلیل مشکلات و اشتباهات مربوط به «خانواده» زنان مقصر ردیف اصلی و حتی گاهی تنها مقصر شناخته میشوند؛ اگر رشد جمعیت پایین است، اگر در باروری به زیر سطح جانشینی رسیده ایم، اگر طلاق افزایش یافته، اگر ازدواج کاهش یافته انگشت اشاره به سمت زنان است.و این نگاه نشئت گرفته از این تفکر رایج است که خانواده تنها با زن فهم میشود. مرد جامعه دیروز در خانه حکمرانی میکرده است و در جامعه امروز فقط وظیفه تامین معاش دارد( که بعضی ها این را هم قبول ندارند!) وظیفه دیگری بر مرد مترتب نیست. اصلا جامعه با جوش و خروش این مردان(و گاهی زنان!) پیشرفت میکند وقتی اولویت ذهنی مرد همیشه جامعه باشد و تنها وظیفه اش در خانواده را تامین معاش بپندارد میشود همین اوضاعی که شاهدش هستیم. یعنی یا زن به مادری و همسری بپردازد و حضور اجتماعی نداشته باشد یا هم مادر و همسر و خانهدار باشد و هم فعالیت اجتماعی داشته باشد ولی زمانی که کم آورد، خسته شد، مریض شد باید یکی را فدای دیگری کند؛ همین. توقع کمک از سمت مرد بیجاست چون اولویت مرد همیشه جامعه است نه چیز دیگر...کاش یکبار در این نشستها و همایشها و مناظره ها با موضوع «تحلیل الگوی سوم زن» از نقش مهم و حیاتی مردان هم صحبت به میان میآمد...
برداشت چهارم:
کلام امام موسی صدر در این مورد خواندنی است:
در این عصر قبول ندارم که گفته شود: «پشت هر مرد موفق یک زن ایستاده است.» زیرا این فرد موفق، هم میتواند مرد باشد و هم میتواند زن باشد. زن اگر بخواهد میتواند بزرگ باشد، همانگونه که مرد نیز اگر بخواهد میتواند بزرگ باشد.