آدمها نشستهاند تا رهبری یک حرفی بزند بلندگو بگیرند همان را تکرار کنند یا نهایت نبوغشان این است که همان معنا را با کلام جدید و عکس و فیلم همراه کنند. ولی واقعا مسئولین فرهنگی این جامعه وظیفه دیگری ندارند؟
تحول جمعیتی ایران خوب نیست؛ رو به افول است. رشد جمعیت خوب نیست. ما داریم به سمت پیری میرویم، هرم جمعیتی ما دارد تغییر میکند، همه این گزارهها جمله خبری هستند که ما باید اینها را در خبرگزاریها و روزنامهها بخوانیم آن هم نه آنقدر زیاد که حالمان بد شود) ولی وقتی کسی قصد ساخت مستند یا فیلم یا انیمیشن را دارد که نباید اینها را با همین زبان تکرار کند. پس فایده هنر چیست؟ غیر این است که هنرمند، کارگردان، نویسنده باید از هنر به عنوان ابزاری برای روح بخشیدن به معنا استفاده کند؟
من که در خانهام نشستهام، فرزندی ندارم، به ایران و جمهوری اسلامی هم میبالم هم برایم ارزشمند است با دیدن این همه مستند بیخود و کانالها و صفحههایی که به شکل قارچ طور ایجاد میشود و فقط حرفهای تکراری را بازنشر میدهد حالم بد میشود. به بچهداری ترغیب نمیشوم که هیچ، تلویزیون را هم خاموش میکنم.
آن زمانی که میگفتند «ایست دو بچه کافیست»، آن زمانی که میگفتند «فرزند کمتر زندگی بهتر» چون این شعارها با زندگی درحال مدرن شدن مردم هماهنگ بوده مردم با جان و دل آن را پذیرفتهاند ولی حالا چه؟ حالا مدرنیته کامل زیر زبانمان رفته، کیفش را بردهایم، فردگراتر شدهایم، حق مدارتر شدهایم، مسئولیتپذیریمان کمتر شده، دنبال لذت و آسایش در زندگی هستیم. از آن طرف قانون هایی که برای بهبود وضعیت اشتغال زنان با محوریت خانواده تصویب شده فقط روی کاغذ مانده و اجرایی نشده، زندگی ها دارد سختتر میشود، اوضاع اقتصادی نابهسامان است بعد یک عده مدام شعار «دوتا کافی نیست» را تکرار میکنند و گمان میکنند کک کسی گزیده میشود...زهی خیال باطل!