جهان یک زن

من هدهدم، صفیر سلیمانم آرزوست

جهان یک زن

من هدهدم، صفیر سلیمانم آرزوست

سلام خوش آمدید

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نحس» ثبت شده است


این روزهایم خیلی خوب نمی‌گذرند؛ پاییز و روزهای بد! مثل اکثر آدم‌ها همه دق دلیم را سر پاییز خالی کردم. همه تقصیرها را انداختم گردن پاییز. امروز که داشتم پایم را روی برگهای زردش می‌گذاشتم دلم برایش سوخت. پاییز زیبایی‌های خودش را دارد، گاهی زیباتر از فصل‌های دیگر سال. آدمیزاد است دیگر، خودش را فقط می‌بیند در این عالم؛ دیگر به موجودات دیگر، به درختان، به هستی کاری ندارد. چون پاییز کمی سخت‌تر از فصل‌های دیگر است همه تقصیرها حواله‌اش می‌شود.
پاییز زیباست؛ پاییز را دوست دارم. فقط کمی حساس است و باید مراعاتش را کرد و این ماییم که باید مراعاتش را بکنیم نه پاییز...


پینوشت: جایی شنیده بودم روزها، اعداد، مکانها، حیوانات و هرچه را که ما نحس نامیدیم روز قیامت از ما شکایت می‌کنند...


  • هانیه معینیان

بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا...